” چقدر تو خودشیفتهای” این جمله رو بارها و بارها از دوستام و خونوادم میشنیدم و بارها توی گوگل به سرچ واژه خودشیفته پرداخته بودم. دوستیهای من خیلی دووم نمیآورد و بیشتر سه چهار ماه نمیتونستم روابطم رو با دیگران حفظ کنم و بیشتر مواقع دیگران منو ترک میکردن و این خیلی برام اذیت کننده بود چرا باید افراد منی که یه فرد کامل از هر نظر بودم رو ترک میکردن. تصمیم گرفتم مشکلم رو با یه روانشناس از کلینیک بوجیکا در میون بگذارم شاید که ایشون بتونن منو راهنمایی کنن….
یه احساس سالم (حتی گاهی اوقات اغراق آمیز) از خود میتونه چیز خوبی باشه. در واقع، بعضی از محققان معتقدن کسانی که دیدگاههای بزرگی نسبت به خودشون دارن، از نظر ذهنی محکمترن، استرس کمتری دارن و کمتر در معرض خطر افسردگی هستن. ولی اگه این حس بیش از حد باشه ممکنه منجر به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) بشه که این اختلال یکی از 10 اختلال شخصیتیه که در ویرایش پنجم کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) شناسایی شده.
نشانههای بارز NPD مثل فهرستی از مواردی هستش که نباید توی یه فرد مهم به دنبال اونا باشین: احساس خودبزرگ بینی، عدم همدلی با دیگران، و نیاز عمیق به توجه یا تحسین مداوم از سوی دیگران تنها چند مورد از ویژگیهای این افراده.
افراد با اختلال شخصیت خودشیفته خیالپردازیهای بزرگ درباره خودشون را باور میکنن (یعنی میگن ما باهوشتر، جذابتر و موفقتر از همه افراد دور و برمون هستیم)، به راحتی بقیه رو سرکوب میکنن، و به طور کلی حاضرن هر مکالمه/موقعیتی را از شخص دیگهای کش برن تا بلکه احساس بهتر یا برتری کنن. اینکه حس کنن از بقبه کمتر یا ضعیفتر هستن برای افراد خودشیفته خیلی سخته و هر کاری میکنن تا از حس برتری خودشون در برابر دیگران محافظت کنن.
این اختلال بین 0.5 تا 5 درصد از جمعیت عمومی ایالات متحده را با شیوع بیشتر در مردان نسبت به زنان تحت تأثیر قرار میده. دلیل پایین بودن درصد افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی اینه که برای تشخیص دقیق این مشکل، فرد مبتلا به NPD هم باید اعتراف کنه که یه مشکلاتی داره – که اغلب آنها اینکار را انجام نمیدن و در واقع فکر میکنن همه مثل خودشونن.
اختلال شخصیت خودشیفته میتونه در مردان و زنان متفاوت از هم ظاهر بشه. بر اساس تحقیقات، در مقایسه با مردان، شخصیت زن خودشیفته بیشتر شامل ناامنی عمیق، حسادت و رقابت با زنان دیگهست و اغلب زنان دیگه رو به عنوان یک «تهدید» میبینن. از سوی دیگه، مردان بیشتر از زنان به استثمار دیگران و احساس حق برخورداری از امتیازات خاص تمایل دارن. مردان همچنین تمایل بیشتری برای نشان دادن ویژگیهای قاطعیت یا تشنه قدرت بودن دارن.
علائم و نشانههای اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
9 مشخصه رایج برای اختلال شخصیت خودشیفته عبارتند از:
داشتن یک احساس اغراق آمیز از خود اهمیتی و استحقاق:. این افراد در اعماق وجودشون، احساس میکنن در هر شرایطی بهترین، موفقترین، شایستهترین فرد هستن.
نیاز به تحسین مداوم دارن: عزت نفس مثل یک بادکنک بدون گره است که نیاز به جریان مداوم توجه، تایید و شناسایی داره تا آن را متورم نگه داره. مهم نیست که چقدر کسی به شخص با اختلال شخصیت خودشیفته میگه که اونو دوست داره یا بهش توجه میکنه، تحت هر شرایطی یه فرد خودشیفته حس میکنه که اینهمه لطف و محبت باز هم کمه و هرگز کافی نیست.
انتظار لطف و توجه ویژه از دیگران: هر آنچه که یه فرد خودشیفته میخواد چه لطف باشه چه عذرخواهی، معتقده که لیاقت اونها رو داره چون حس میکنه از همه اطرافیان برتره و دیگران هم این رو میدونن و این حس رو به فرد خودشیفته دارن بنابراین باید خیلی از مسائل رو پیششون رعایت کنن.
اغراق در دستاوردها و استعدادها. این افراد تمایل دارن تمام حقایق در مورد زندگیشون اعم از تجربیاتشون تو زندگی، سابقه کاری یا هر فعالیتی رو اغراق کنن حتی حاضرن آشکارا در موردش دروغ بگن.
واکنش منفی به انتقاد دیگران. شخص با اختلال شخصیت خودشیفته حتی اگه خودش خواسته باشه امور و کنترل برخی مسائل رو به عهده بگیره وقتی همه چی خوب پیش بره که هیچ ولی وقتی یه مسئله طبق برنامه و استانداردها پیش نره سریع شروع به سرزنش و انتقاد از دیگران میکنه چون که اعتراف کردن به اشتباه براش خیلی سخته و اصلا هم آدم انتقادپذیری نیست توی اینجور مواقع این افرد سعی میکنن تقصیر رو گردن یه شخص دیگه بندازن.
مشغول شدن به فانتزی در مورد قدرت، موفقیت و زیبایی خودشون. این افراد تمایل دارن که روایتهای اغراقآمیز و غیرواقعی را در مورد موفقیت، روابط، حتی اینکه چقدر خوب به نظر میرسن، ایجاد کنن چرا که این حسها بهشون کمک میکنه احساس خاص بودن و کنترل بر امور رو داشته باشن. در نظر افراد نارسیست هر چیزی که خیال پردازیهای فانتزی اونها رو تهدید کنه غیرعقلانی به حساب میاد یا به سادگی میشه اونو نادیده گرفت. این افراد همچنین میخوان مردم نسبت بهشون حسادت کنن و خودشونم نسبت به افرادی که آنچه اینها میخوان دارن حسادت میکنن.
بهره بردن یا سوء استفاده از دیگران. نارسیستها در مورد استفاده یا استثمار دیگران برای رسیدن به اهداف خودشون چه بدخواهانه و چه از روی غفلت دوبار فکر نمیکنن. در لحظه اگه فکر کنن که یه رفتارشون ممکنه موقعیت اجتماعی اونا رو بالا ببره، یا باعث بشه که ظاهر یا احساس خوبی نسبت به خودشون داشته باشن بدون توجه به روابطشون و تاثیر رفتارشون بر دیگران کاری که فکر کنن درسته رو انجام میدن حتی اگه اینکار سوء استفاده از دیگران باشه.
ناتوانی یا عدم تمایل به شناخت نیازها و احساسات دیگران. افراد خودشیفته نسبت به رفتار مردم با خودشون و واکنش اونها نسبت به نیازها و احساساتشون فوق العاده حساس هستن، اما از طرف دیگه، نمی تونن خودشون را به جای دیگران بگذارن و با تجربیات آنها همدلی کنن. ممکنه دیگران را تحقیر کنن یا حتی مردم را مورد آزار و اذیت قرار بدن تا احساس بهتری نسبت به خودشون داشته باشن. این افراد هیچ تمایلی به شناخت نیازها و احساسات دیگران ندارن.
رفتار متکبرانه. یه فرد با اختلال شخصیت خودشیفته با یک حس اغراق آمیز و احساس برتری و استحقاق، اصرار داره که بهترینِ همه چیز رو داشته باشه، بهترین ماشین، دفتر کار، لباسهای طراحیشده، مکالمات را در انحصار خودش درمیاره، به افرادی که از نظر اون «متفاوت» از خودش هستن، نگاه تحقیرآمیز داره و فقط با کسانی که فکر میکنه به اندازه خودش خاص، موفق و بااستعداد هستن معاشرت میکنه.
دقت داشته باشین که ممکنه هرکسی هرازگاهی یه کاری انجام بده که با یکی از ویژگیهای افراد نارسیست مشابه باشه ولی این رفتار با داشتن یک اختلال شخصیت خودشیفته یکسان نیست. در اختلال خودشیفته معمولا فرد با طرز تفکر و رفتار خودپسند و خودمحور خودش توی تمامی زوایای زندگیش از کار و دوستی گرفته تا روابط خانوادگی و عشقیش تاثیر منفی میگذاره.
زیرگروههای مختلف خودشیفتگی
اختلال شخصیت خودشیفته انواع مختلفی داره که در زیر به برخی از اونها اشاره میکنیم:
خودشیفته پنهان (یا خودشیفته آسیب پذیر)
دقیقاً برعکس نوع کلیشهای، افراد با اختلال شخصیت خودشیفته پنهان بهجای اینکه هوس توجه و تحسین دائمی داشته باشند، خجالتی، خودپسند، حساسیت بیش از حد نسبت به برداشت دیگران از آنها و حسادت مزمن هستن. آنها اغلب فکر میکنن که درد یا رنج آنها بدتر از درد دیگرانه و حتی ممکنه فکر کنن که زشتترین فرد توی جمع هستن.
خودشیفته مغزی
این افراد اهمیت خودشونو از عقل خودشون میگیرن و معتقدن که از دیگران باهوشترن.
خودشیفته جسمی
خودشیفتههای جسمی ارزش خودشونو از بدنشون میگیرن. آنها تمایل دارن به ظاهر فیزیکی، از جمله وزن، وسواس داشته باشن و بر اساس ظاهر خودشون از دیگران انتقاد کنن.
خودشیفته معنوی
آنها از دین یا معنویت برای ترساندن یا توجیه رفتارهای مضر برای دیگران استفاده میکنن که وقتی فردی موضع «مقدس تر از تو» اتخاذ میکنه و بر سطح معنویت یا نزدیکی خود به خدا تأکید میکنه، میتونه رخنه کنه. رفتارهای مضر زمانی ممکنه اتفاق بیفته که، به عنوان مثال، یک رهبر کلیسا ادعا کنه که تصوری از جانب خدا در مورد شخص دیگری داشته، یا اینکه در موقعیت «بالاتر» برای استفاده از عبارات کتاب مقدس برای کنترل، آسیب رساندن یا شرمساری کسی قرار داره.
اختلال شخصیت خودشیفته چگونه تشخیص داده می شود؟
NPD از آن نوع بیماری نیست که بتوان آن را با آزمایش خون، ام آر آی یا مقیاس دقیق تشخیص داد، و طبق DSM-5، فرد باید تنها 55 درصد از صفات، علائم و رفتارهایی که ذکر شد رو نشون بده تا به عنوان یه شخص با اختلال شخصیت خودشیفته در نظر گرفته بشه. اما تعیین NPD میتونه کمی پیچیدهتر باشه چون از آنجایی که خودشیفتهها فکر میکنن هیچ مشکلی در آنها وجود نداره، به ندرت وارد درمان میشن.
این تا حدی میتونه توضیح بده که چرا ما ممکنه احساس کنیم افراد خودشیفته زیادی رو در اطرافمون میشناسیم و با آنها روبرو میشیم، درحالیکه تخمین زده میشه که فقط 5٪ از مردم واقعاً NPD دارن. برخی از ویژگیهای اختلال شخصیت خودشیفته مشابه سایر اختلالات شخصیته. بنابراین ممکنه به طور همزمان بیش از یک اختلال شخصیت در یه فرد تشخیص داده بشه. این خودش میتونه تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته را چالشبرانگیزتر بکنه.
در حالت کلی تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً بر اساس موارد زیر صورت میگیره:
- بررسی علائم و نشانههایی که ذکر شد در افراد مراجعه کننده
- انجام یه معاینه فیزیکی برای اطمینان از اینکه مشکل جسمی در ایجاد علائم خود ندارین
- یک ارزیابی روانشناختی کامل که ممکن است شامل پر کردن پرسشنامه باشد
یه متخصص سلامت روان مانند یک روانشناس یا روانپزشک (روان درمانگر) میتونه تشخیص دهد که آیا علائم کلیدی NPD را دارید یا خیر. همانطور که گفتیم روان درمانگر به شما پرسشنامه میده و سپس با شما صحبت میکنه. شما از آنچه که باعث ناراحتی شما میشه صحبت خواهید کرد و تمرکزتون بیشتر روی الگوهای بلندمدت تفکر، احساس، رفتار و تعامل با دیگران خواهد بود. رواندرمانگرتون هم هرگونه بیماری روانی دیگه رو در شما شناسایی و یا رد میکنه.
چه چیزی باعث اختلال شخصیت خودشیفته می شود؟
هیچ دلیل واحدی برای بروز NPD وجود نداره. اما، محققان توافق دارن که هم علل ژنتیکی و هم عوامل محیطی توی این اختلال نقش دارن. مشخص شده که افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته دارای حجم کمتری از ماده خاکستری در قسمت قدامی سمت چپ مغز خود یعنی بخشی از مغز که مربوط به همدلی، تنظیم عاطفی، شفقت و عملکرد شناختی است هستن.
مقاومت در برابر اعتماد به نفس، قاطعیت و هیجانی که فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته را احاطه کرده دشواره. اما همان ویژگیهایی که در وهله اول شما را به سمت آن شخص می کشونه ممکنه در نهایت وقتی متوجه تأثیر واکنش غیر عاطفی او به روابط، عدم همدلی آنها با دیگران، و باور بزرگوارانه آنها میشید، تبدیل به یک نقطه انحراف شدید بشه.
طبق تعریف، اختلالات شخصیت در طول زمان و از طریق تجربیات دوران کودکی، ژنتیک و محیط ایجاد میشن. NPD هم اغلب در سالهای نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشه. به گفته دکتر هالت، اختلالات شخصیت معمولاً در 18 سالگی یا بالاتر تشخیص داده میشن. فقط تنها نکتهای که باید در مورد بچهها به خاطر بسپارید اینه که برخی از ویژگیهای خودشیفتگی فقط مختص سن اونهاست و این بدان معنا نیست که بچهها به یک اختلال کامل نارسیسم مبتلا شدن.
دانشمندان معتقدن که شروع کامل NPD ممکنه زمانی رخ بده که رشد بین فردی به خطر بیفته، به عنوان مثال:
- متولد شدن با خلقوخوی بیش از حد حساس
- یادگیری رفتارهای دستکاری از والدین یا همسالان
- ستایش بیش از حد برای رفتارهای خوب و بیش از حد مورد انتقاد قرار گرفتن برای رفتارهای بد
- رنج بردن از سوءاستفاده یا بیتوجهی شدید در دوران کودکی
- مراقبت ناسازگار یا غیرقابل پیشبینی والدین
- بزرگ شدن با انتظارات غیر واقعی از والدین
- نازپروردگی بیش از حد توسط والدین، همسالان یا اعضای خانواده
- تحسین بیش از حد بدون هیچ بازخورد واقع بینانهای که شما را با واقعیت ثابت کند
- دریافت تمجید بیش از حد از والدین یا دیگران که بر ظاهر یا تواناییهای شما متمرکز باشه
درمان های اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
اصلیترین درمان اختلال شخصیت خودشیفته، روان درمانی است. در صورت داشتن سایر شرایط سلامت روان، ممکن است داروها هم در درمان شما گنجانده بشن.
برای افراد با NPD که به دنبال کمک هستن، روان درمانی، که گفتار درمانی هم نامیده میشه، میتونه با تلاش برای افزایش همدلی و شفقت کمک کننده باشه. با ملاقات با یک درمانگر، یاد میگیرین که چطور با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنین، که میتونه روابط بین فردی عملکردیتر و بهبود یافتهتر را تشویق کنه، و همچنین درک بهتری از احساسات خود و چرایی احساسی که دارید به دست بیارید. در طول مسیر، درمانگر شما ممکنه در بهبود موارد زیر با شما کار کنه:
- پذیرش و حفظ روابط با همکاران و خانواده
- تحمل انتقادات و شکستها
- درک و تنظیم احساسات خود
- به حداقل رساندن تمایل خود برای دستیابی به اهداف غیر واقعی و شرایط ایدهآل
به این نکته توجه کنین که شما نباید انتظار یک شبه تعدیل شخصیت را داشته باشین، بلکه درمان برای NPD میتونه یک نبرد طولانی، کند و دشوار باشه و درست مانند سایر اختلالات شخصیت، بیماران ممکنه برای پیشرفت نیاز به انگیزه بیشتری نسبت به یک مراجعهکننده معمولی داشته باشن.
در حین درمان، افرادی با این تیپ شخصیتی تمایل به بیاعتمادی و بیمیلی به درمان دارن، واکنشهای منفی از خودشون نشون میدن و اغلب خیلی زود درمان رو ترک میکنن. از آنجایی که کار عمدتاً به ویژگیهای شخصیتی میپردازه، که در طول زمان بسیار ثابت هستنه، ممکنه سالها رواندرمانی طول بکشه تا پیشرفتی حاصل بشه.
هرچند تاکنون هیچ دارویی برای درمان اختلال شخصیت خودشیفته وجود نداشته، ولی به خاطر داشته باشین که احتمال بروز یک اختلال روانپزشکی دیگه همراه با NPD وجود داره. اگه که شما با این بیماری زندگی میکنین و همچنین با افسردگی، اضطراب، مشکلات اعتیاد یا اختلال مصرف مواد، اختلال دوقطبی، اختلال خوردن یا هر بیماری دیگهای هم سروکار دارین، ممکنه داروهایی برای شما تجویز میشه در درمان شرایط جانبیتون مفید واقع بشه.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکنه نخوان فکر کنن که مشکلی دارن، بنابراین ممکنه بعید باشه که به دنبال درمان باشن. اگر اونها به دنبال درمان باشن، به احتمال زیاد برای علائم افسردگی، مصرف مواد مخدر یا الکل، یا سایر مشکلات سلامت روانه. اگر جنبههایی از شخصیت خودتون رو که در NPD مشترکه تشخیص میدین یا غمگین هستی، به پزشک معتمد یا ارائهدهنده سلامت روان مراجعه کنین. دریافت درمان مناسب میتونه به شما کمک کنه تا زندگی شما لذت بخشتر و شیرینتر بشه.
بعد از صبحت با روانشناسم از کلینیک بوجیکا متوجه شدم که درگیر اختلال شخصیت خودشیفته هستم و درمانهامو شروع کردم، و فهمیدم که داشتن شخصیت خودشیفته پایان دنیا نیست و راهای برای کمک به افرادی مثل من وجود داره. به کمک روانشناسم با دوستان و خانواده خودم مشورت کردم، به اونها گفتم که رفتارهای خودم را تصدیق میکنم و مایل به تغییر هستم و الان اونها هم خیلی تو این راه به من کمک میکنن.
اختلال شخصیت خودشیفته
اختلال شخصیت خودشیفته – یکی از انواع مختلف اختلالات شخصیتی – نوعی بیماری روانی است که در آن افراد دارای احساس زیاد از اهمیت خود ، نیاز عمیق به توجه و تحسین بیش از حد ، روابط آشفته و عدم همدلی با دیگران هستند. اما در پشت این نقاب اعتماد به نفس شدید ، عزت نفس شکننده ای نهفته است که در برابر کوچکترین انتقاد آسیب پذیر است.
اختلال شخصیت خودشیفته در بسیاری از زمینه های زندگی مانند روابط ، کار ، مدرسه یا امور مالی مشکلاتی را ایجاد می کند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است به طور کلی ناراضی و ناامید شوند ، درصورتی که مورد لطف و تحسین خاصی قرار نگیرند که شایسته آن هستند. آنها ممکن است روابطشان را خوب پیش نبرند و دیگران از بودن در کنار آنها لذت نبرند.

علائم
- در دنیایی خیالی زندگی می کنند که توهمات با عظمت آنها را پشتیبانی می کند
از آنجا که واقعیت از نگاه بزرگ آنها نسبت به خود پشتیبانی نمی کند، خودشیفته ها در دنیای فانتزی زندگی می کنند که با تحریف، خودفریبی و تفکر جادویی همراه است. آنها توهمات خود ستایش از موفقیت نامحدود ، قدرت ، درخشش ، جذابیت و عشق ایده آل را دارند که باعث می شود آنها احساس خاص بودن و کنترل داشته باشند. این تخیلات آنها را در برابر احساس پوچی درونی و شرم محافظت می کند ، بنابراین حقایق و عقاید متناقض با آنها نادیده گرفته می شوند. هر چیزی که تهدید به ترکیدن حباب فانتزی شود با دفاعی شدید و حتی خشمگین مواجه می شود ، بنابراین اطرافیان خودشیفته یاد می گیرند با احتیاط پیرامون انکار واقعیت خود را قدم بزنند.
- نیاز به ستایش و تحسین مداوم دارد
احساس برتری یک خودشیفته مانند بادکنکی است که به تدریج هوا را از دست می دهد بدون اینکه یک مداوم کف زدن و شناسایی آن را باد نگه دارد. تعارف گاه و بیگاه کافی نیست. خودشیفتگان برای منیت خود به غذای مداوم احتیاج دارند ، بنابراین خود را با افرادی احاطه می کنند که مایل به تأیید وسواس خود هستند. این روابط بسیار یک طرفه است.
حتما بخوانید: چطور اضطراب باعث دردهای بدنی می شود؟
- احساس حقانیت
از آنجا که آنها خود را خاص می دانند، خودشیفته ها انتظار دارند که برخورد مطلوبی را داشته باشند. آنها واقعاً معتقدند که هرچه می خواهند ، باید به دست آورند. آنها همچنین انتظار دارند که افراد اطراف خود به طور خودکار هر خواسته و هوی و هوس را رعایت کنند. این تنها ارزش آنهاست. اگر همه نیازهای آنها را پیش بینی و برآورده نکنید ، بی فایده هستید.
- بدون گناه و شرم از دیگران بهره برداری می کند
خودشیفتگان هرگز توانایی همذات پنداری با احساسات دیگران را ندارند – خود را جای دیگران بگذارند. به عبارت دیگر، آنها همدلی ندارند. از بسیاری جهات ، آنها افراد زندگی خود را اشیا می بینند. در نتیجه ، آنها در مورد سو استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف خود فکر نمی کنند. خودشیفته ها به راحتی نمی اندیشند که چگونه رفتار آنها بر دیگران تأثیر می گذارد. و اگر به آن اشاره کنید، آنها واقعاً آن را دریافت نخواهند کرد. تنها چیزی که آنها می فهمند نیازهای خودشان است.
- مرتباً دیگران را تحقیر ، ارعاب ، زورگویی یا تحقیر می کند
خودشیفته ها هر وقت با کسی روبرو می شوند که به نظر می رسد چیزی از آنها کم است – به ویژه با اعتماد به نفس و محبوبیت، احساس خطر می کنند. آنها همچنین توسط افرادی تهدید می شوند که به آنها احترام نمی گذارند یا به هر طریقی آنها را به چالش می کشند. مکانیسم دفاعی آنها تحقیر است. تنها راه برای خنثی کردن تهدید و حمایت از افتادگی خود ، خاموش کردن این افراد است. آنها ممکن است این کار را به روشی حامیانه یا انکارآمیز انجام دهند ، گویی که نشان می دهد شخص مقابل برای شخص خود اهمیت کمی دارد. یا ممکن است آنها با توهین ، صدا زدن، زورگویی و تهدید به حمله ادامه دهند تا فرد دیگر را به صف وادار کنند.
- به خیال نیفتید
خودشیفتگان می توانند بسیار مغناطیسی و جذاب باشند. آنها در ایجاد یک تصویر از خود که ما را به خود جلب می کند بسیار خوب هستند. آسان است که گرفتار وب و فیسبوک آنها شوید ، با این تصور که آنها اشتیاق ما به احساس مهم تر ، زنده تر بودن را برآورده می کنند. اما این فقط یک خیال است.
- نیازهای شما برآورده نمی شود (یا حتی به رسمیت شناخته نمی شود).
مهم است که به یاد داشته باشید که افراد خودشیفته بدنبال شریک نیستند. آنها به دنبال مداحان مطیع هستند. تنها ارزش شما برای خودشیفته این است که فردی بتواند به آنها بگوید که چقدر عالی هستند تا نفس سیری ناپذیر خود را تقویت کنند. خواسته ها و احساسات شما مهم نیستند.
به نحوه رفتار خودشیفته با دیگران نگاه کنید. اگر خودشیفته دروغ بگوید ، دیگران را دستکاری کند ، صدمه بزند و به دیگران بی احترامی کند ، سرانجام با شما همان رفتار را خواهد کرد. این خیال را از خود دور نکنید که متفاوت هستید و در امان خواهید ماند.

برای استفاده از خدمات روانشناسی بالینی و تخصصی
و تعیین نوبت ویزیت با متخصصان مرکز مشاوره بوجیکا با شماره های زیر تماس بگیرید۰۲۱۲۲۶۳۶۸۵۸- ۰۹۲۱۲۷۷۳۷۲۴
سایر علائم
علائم و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته و شدت علائم متفاوت است. افراد مبتلا به این اختلال می توانند:
- احساس اغراق در اهمیت خود داشته باشند
- احساس استحقاق داشته باشند و به تحسین مداوم و بیش از حد نیاز دارند
- انتظار داشته باشند که حتی بدون دستاوردهایی که ضمانت آن را دارند به عنوان یک فرد برتر شناخته شوند
- در دستاوردها و استعدادها اغراق کنند
- مشغول خیالات پیرامون موفقیت ، قدرت ، درخشش ، زیبایی یا همسر کامل باشند
- به افرادی که آنها را فرومایه تصور می کنند، تحقیر یا تحقیر کنید
- انتظار لطف های ویژه و انطباق بدون چون و چرا با انتظارات آنها را داشته باشند
- از دیگران بهره ببرند تا به خواسته های خود برسند
- در تشخیص نیازها و احساسات دیگران ناتوانی یا عدم تمایل داشته باشند
- به دیگران حسادت کنند و باور کنند دیگران به آنها حسادت می کنند
- رفتاری متکبرانه یا مغرورانه داشته باشند، در عین برخورد متکبر، فخرفروش و پرمدعا
- اصرار بر داشتن بهترین از همه چیز – به عنوان مثال، بهترین ماشین یا دفترکار
در همان زمان، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در اداره هر چیزی که به عنوان انتقاد تصور می کنند مشکل دارند و می توانند:
- وقتی درمان خاصی دریافت نمی کنند بی تاب یا عصبانی شوند
- مشکلات بین فردی قابل توجهی داشته باشند و به راحتی احساس خستگی کنند
- با عصبانیت یا تحقیر واکنش نشان دهند و سعی کنند فرد مقابل را کوچک جلوه دهند تا خود را برتر جلوه دهند
- در تنظیم احساسات و رفتار مشکل دارند
- برای مقابله با استرس و سازگار شدن با تغییرات ، مشکلات عمده ای را تجربه کنند
- احساس افسردگی و بدخلقی کنند زیرا از کمال کوتاه می آیند
- احساسات پنهانی ناامنی، شرم، آسیب پذیری و تحقیر داشته باشند
علل
مشخص نیست که چه عواملی باعث اختلال شخصیت خودشیفته می شود. همانند رشد شخصیت و سایر اختلالات بهداشت روان ، علت اختلال شخصیت خودشیفته نیز احتمالاً پیچیده است. اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است به موارد زیر مرتبط باشد:
محیط – عدم تطابق در روابط والدین و کودک با پرستش بیش از حد یا انتقاد بیش از حد که با تجربه کودک سازگار نیست
ژنتیک – ویژگی های ارثی
نوروبیولوژی – ارتباط بین مغز و رفتار و تفکر
حتما بخوانید: روانشناس خوب
آمار عوامل خطر
اختلال شخصیت خودشیفته مردان بیشتر از زنان را تحت تأثیر قرار می دهد و این بیماری اغلب در نوجوانان یا اوایل بزرگسالی آغاز می شود. به خاطر داشته باشید ، اگرچه برخی از کودکان ممکن است صفات خودشیفتگی را نشان دهند ، اما این ممکن است به سادگی برای سن آنها مشخص باشد و به این معنا نیست که آنها به بیماری اختلال شخصیت خودشیفته ادامه خواهند داد.
اگرچه علت اختلال شخصیت خودشیفته مشخص نیست اما برخی از محققان فکر می کنند که در کودکان آسیب پذیر از نظر زیست شناختی ، سبک های فرزندپروری که بیش از حد محافظت می شوند یا از آن غفلت می شود ، می تواند تأثیرگذار باشد. ژنتیک و نوروبیولوژی نیز ممکن است در بروز اختلال شخصیت خودشیفته نقش داشته باشد.
برای استفاده از خدمات روانشناسی بالینی و تخصصی
و تعیین نوبت ویزیت با متخصصان مرکز مشاوره بوجیکا با شماره های زیر تماس بگیرید۰۲۱۲۲۶۳۶۸۵۸- ۰۹۲۱۲۷۷۳۷۲۴
چه موقع به پزشک مراجعه کنیم؟
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است نخواهند فکر کنند که هر چیزی ممکن است اشتباه باشد ، بنابراین بعید است که به دنبال درمان باشند. اگر آنها به دنبال درمان باشند ، به احتمال زیاد علائم افسردگی ، مصرف مواد مخدر یا الکل یا مشکل بهداشت روانی دیگر است. اما توهین های ادراک شده به عزت نفس ممکن است پذیرش و پیگیری آن را برای درمان دشوار کند.
اگر جنبه هایی از شخصیت خود را تشخیص می دهید که در اختلال شخصیت خودشیفته مشترک است با یک پزشک معتمد یا یک ارائه دهنده بهداشت روان تماس بگیرید.
مطالب پیشنهادی:
بازتاب: چطور بر ناامیدی در زندگی غلبه کنیم؟