پرخاشگری و دلایل آن؛ 4 راه درمان پرخاشگری که باید بدانید
پرخاشگری به هر صورت که در نظر بگیریم میتواند آسیبهایی را برای زندگی فردی و اجتماعی فرد به همراه داشته باشد و گاهی میتواند شدت آن در حدی باشد که زندگی فرد را دچار اختلال کند. اگر ریشههای این مشکل را بررسی کنیم شاید به دوران کودکی فرد و آسیبهایی که در آن دوران متوجه روح و روان فرد شده بازگردد.
پرخاشگری رفتاری است که از احساس خاص ناشی میشود و هنگامی صحبت از پرخاشگری میشود باید به آن احساسی که موجب بروز آن شده نیز پرداخته شود. پرخاشگری زمانی جنبه منفی پیدا میکند که کنترل آن از دست فرد خارج شود و باعث بروز مشکلاتی برای زندگی فرد شود.
متاسفانه در سالهای اخیر شاهد رفتارهای پرخطر در این زمینه بودهایم که تبعاتی را برای افراد و خانوادهها داشته است. با توجه به افزایش آمار پرخاشگری و پیامدهای ناخوشایند آن، تصمیم گرفتهایم که مطالبی را در مورد علل و راههای کنترل و درمان پرخاشگری در اختیار شما قرار دهیم.
پرخاشگری چیست؟
اگر بخواهیم تعریفی برای پرخاشگری ارائه دهیم میتوان آن را طیف وسیعی از رفتارها در نظر گرفت که باهدف آسیب زدن به خود یا دیگران انجام میشود و این آسیب میتواند تبعات روحی و جسمی را برای فرد به دنبال داشته باشد.
روانشناسان دو نوع از پرخاشگری را تعریف میکنند که در نوع اول، پرخاشگری طبیعی و مثبت است، درواقع از آن در جهت دفاع از خود یا مبارزه با ظلم و بیعدالتی در حق دیگران استفاده میشود. نوع دوم مربوط به پرخاشگری خصمانه است که هدف از آن آسیب زدن به شخص دیگری است.
پرخاشگری را میتوان از چهار جنبه موردبررسی قرارداد؛ اولین جنبه ارزش و هدفی است که فرد آن را دنبال میکند و پرخاشگری با هدف آن انجام میشود و میتواند شامل دفاع و حمایت از خود یا دیگران باشد.
دومین مورد مربوط به جنبه فیزیولوژیکی پرخاشگری است و شامل مکانیسمهای مغزی است که در کنترل و مهار عصبانیت و خشم و اقدامات تهاجمی نقش دارد. جنبه سوم مربوط به منشأ پرخاشگری است که اشاره به موقعیتهای اجتماعی دارد که فرد را درگیر پرخاشگری میکند و مورد آخر مربوط به مکانیسمهای انگیزشی در کنترل پرخاشگری است.
پرخاشگری را میتوان هرگونه رفتار کلامی و غیرکلامی با هدف آزار رساندن به خود یا دیگران دانست. در واقع در تعریف پرخاشگری باید گفت واکنشی است که فرد هنگام نرسیدن به خواسته منطقی و غیرمنطقی خود صورت میدهد. این رفتار هر نوع اقدامی را شامل میشود که توسط آن فرد به نحوی قصد دارد که به دیگران یا خود آسیب بزند.
همه افراد در برابر چیزی که برخلاف انتظار او اتفاق بیافتد واکنش نشان میدهد و به خشم میآید و رفتاری نامناسبی را انجام میدهد. البته نمیتوان همیشه آن را منفی دانست.
فروید به پرخاشگری بهعنوان یک غریزه اساسی مینگرد که نیروی این غریزه در فرد انباشته میشود و سرانجام به حدی میرسد که باید تخلیه شود. گاه این تخلیه میتواند بهصورت بروز پرخاشگری برای دیگران باشد و گاهی فرد در درون خود تخلیه کرده و دچار رفتارهای خود تخریبی میشود و صدمه و آسیب آن متوجه خود فرد میشود.
چه علتهایی باعث بروز پرخاشگری میشود؟
پرخاشگری علتهای مختلفی میتواند داشته باشد که در افراد متفاوت است. در این بخش به مهمترین عواملی که در شکلگیری پرخاشگری نقش دارند اشاره میکنیم:
علل بیولوژیکی: ممکن است عوامل ژنتیکی و هورمونی در بدن اتفاق بیافتد که در بروز پرخاشگری تأثیرگذار باشد. عدم تعادل در هورمونهای خاص، مانند تستوسترون و کورتیزول و انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین ممکن است با بروز پرخاشگری مرتبط باشند.
علت عدم تعادل در هورمونها ممکن است به دلایل مختلفی از جمله ژنتیک دخیل باشد. ساختار مغز همچنین میتواند بر پرخاشگری تأثیر بگذارد.
- بروز اختلال عملکرد مغز
- تغییرات سطح تستوسترون در افراد
- پایین آمدن سطح سروتونین و انتقال دهنده عصبی
- عوارض تولد
- کمبود تغذیه (عوامل شامل مواد افزودنی غذایی، هیپوگلیسمی، کلسترول و کمبود پروتئین، آهن و روی)
- عوامل استرسزا محیطی:
- بالا رفتن درجه حرارت در محیط
- شلوغی محیط و اطراف
- سروصدا و آلودگی صوتی
- برخی بیماریهای روانی میتواند با بروز پرخاشگری در افراد مرتبط باشد.
- اختلال کمبود توجه / بیش فعالی (تست بیش فعالی کودکان)
- خودشیفتگی
- اختلال دوقطبی
- اختلال اضطراب بعد از سانحه
- صرع
- زوال عقل
- روانپریشی
- فرضیه ناامیدی: ناامیدی میتواند باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه شود.
- تئوری یادگیری اجتماعی پرخاشگری: برخی از محققان یادگیری مشاهدهای، بهویژه تقلید از مدلهای اجتماعی اساس پرخاشگری انسان است.
- نحوه تربیت فرد و محیط خانوادگی که در آن رشد یافته نقش زیادی در بروز پرخاشگری دارد. افرادی که شاهد پرخاشگری والدین هستند در آینده به این باور خواهند رسید که خشونت و خصومت ازنظر اجتماعی قابلقبول است. تجربه تروما در دوران کودکی نیز میتواند منجر به رفتار پرخاشگرانه در بزرگسالی شود.
دلایل پرخاشگری
عوامل بسیاری در شکلگیری و بروز پرخاشگری نقش دارند و مهمترین این عوامل را میتوان در دو دسته عوامل فردی و اجتماعی دستهبندی کرد:
عوامل فردی
مجموعه عوامل فردی ممکن است به عوامل زیستی مرتبط دانست. در این رابطه منشأ خشم در درون فرد است. مصرف مواد مخدر، تغذیه مادر، ژنها و ویژگیهای فردی و اجتماعی در شکلگیری پرخاشگری نقش مؤثری رادارند. اگرچه تکانههای زیستی تحت کنترل انسان نیستند ولی با افزایش شناخت، توانمندی کنترل تکانههای زیستی نیز افزایش پیدا میکند.
یکی از مهمترین عوامل فردی باورهای نادرست هستند که این باورها سرچشمه هیجانها و احساسهایی میشوند که در شکلگیری پرخاشگری نقش دارند.
مهارتهای ارتباطی از عوامل موفقیت فرد شناخته میشوند. هنگامیکه فرد بهصورت کلامی ارتباط برقرار میکند، تن صدا و روش گفتگو و واژههایی که برای گفتگو انتخاب میکند، ممکن است روحیه پرخاشگری او را نشان دهد. ناآگاهیها در برقراری ارتباط مؤثر یکی از عوامل مهم پرخاشگری بهحساب میآید.
نتایج تحقیقات حاکی از این است که ناآگاهی در مهارتهای ارتباطی در ایجاد و شکلگیری پرخاشگری مؤثر است.
عوامل اجتماعی
عواملی مانند خانواده، گروهها و همسالان، رسانهها و مدارس در شکلگیری رفتارهای پرخاشگرانه تأثیرگذار است. ناکامیهای درون خانواده و محیطهای خانوادگی متشنج میتواند بستر را برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه در فرد ایجاد کند.
مشکلاتی مانند اعتیاد یکی از والدین یا هردوی آنها و جرم، یا وجود افسردگی یا اختلاف در فضای خانواده و بهویژه والدین موجب ناکامی و سرخوردگی اعضای خانواده میشود. گاهی نیز اختلافات و برتری هایی که در بین گروههای همسالان وجود دارد باعث بروز افسردگی و انزواطلبی و پرخاشگری میشود.
همچنین رسانهها با جابهجایی ارزشهای اخلاقی و وارونه جلوه دادن آنها میتواند زمینه را برای ایجاد پرخاشگری در بین اعضای جامعه فراهم کند.
انواع پرخاشگری
دستهبندیهای مختلفی برای انواع پرخاشگری ارائه شده است که در این قسمت به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
پرخاشگری کلامی
در این نوع از پرخاشگری فرد از واژهها و جملهها برای تخلیه احساسات خود استفاده میکند. این نوع از پرخاشگری میتواند بهصورت ناسزا، فحش، جروبحث، دادوفریاد، صداهای ناخوشایند، عبارتهای توهینآمیز و تمسخرآمیز صورت میگیرد. این رفتارها نوعی آزار روحی برای فرد محسوب میشود.
پرخاشگری غیرکلامی
این نوع از پرخاشگری بهصورت جسمانی است و با حمله کردن، هول دادن یا هرگونه آسیب بدنی دیگر ابراز میشود. این پرخاشگری در بعضی موارد آسیبهای جبرانناپذیری را برای دیگران در بر دارد. البته برخی از آسیبها نیز جسمانی نیست و شامل دزدیدن، خراب کردن و اقداماتی از این قبیل. پرخاشگری غیرکلامی نیز میتواند آسیبهای فکری و روانی شدیدی برای افراد در برداشته باشد.
به کار بردن زبان بدن، اشاره توهینآمیز یا تهدیدآمیز یا اجزای صورت از پرخاشگری غیرکلامی بهحساب میآید.
پرخاشگری مستقیم
در پرخاشگری مستقیم فرد بهصورت رودررو به درگیری با طرف مقابل اقدام میکند و پرخاشگری میتواند کلامی یا غیرکلامی باشد. در این نوع از پرخاشگری، فرد مقابل، با حرکاتی پرخاشگرانه نسبت به خود مواجه میشود.
پرخاشگری غیرمستقیم
این نوع از پرخاشگری بهصورت غیرمستقیم است و البته ممکن است در حضور فرد اتفاق بیافتد. کنایه زدن و استفاده از ضربالمثل و داستان به قصد آسیب زدن میتواند پرخاشگری غیرمستقیم کلامی باشد. غیبت و بدگویی از فرد و شایع پراکنی، اخراج فرد از گروه دوستان نیز میتواند پرخاشگری مستقیم غیرکلامی باشد.
پرخاشگری کلامی و غیرکلامی ممکن است به صورت هدفمند و با قصد و نیت قبلی صورت بگیرد و به قصد آسیب رساندن به فرد موردنظر برنامهریزی شده باشد.
احساسهای محرک پرخاشگری
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، احساسات نقش مهمی در بروز خشم و پرخاشگری در افراد دارند. هر فردی ممکن است که در اثر مواجهه با یک عامل محرک، احساس خاصی را تجربه کند و بر پایه آن، ممکن است عمل و رفتار پرخاشگرانه را از خود بروز دهد. برخی از مهمترین این احساسها را که در بروز پرخاشگری نقش دارند میتوان شامل احساس ناکامی، درماندگی، شرم، حسادت و حقارت دانست.
احساس ناکامی
این احساس میتواند در مواقعی بروز کند که فرد هدفی را تعیین کرده و برای دستیابی به آن اقداماتی را انجام داده باشد ولی با ناکامی و شکست روبرو شده باشد.
علتهای مختلفی وجود دارد که مانع از این شده باشد که فرد به هدف خود دست پیدا کند؛ مانند فردی که در شغل جدیدی سرمایهگذاری کرده باشد و فعالیتهایی را صورت داده باشد ولی اقدامات او به شکست و ناکامی منتهی شده باشد. ناکامی او از دستیابی به اهدافش باعث خشم و پرخاشگری او نسبت به دیگران شده باشد.
احساس درماندگی
ممکن است گاهی با مشکلاتی در زندگی مواجه شویم که توانایی حل آن را نداشته باشیم. این مشکل میتواند مادی یا معنوی باشد و به هوش یا توان مالی بیشتری نیاز داشته باشد. برخی با تلاش میتوانند به موفقیت برسند و برخی حتی با وجود تلاشهای مکرر نمیتوانند طعم موفقیت را بچشند.
احساس حقارت و ناتوانی باعث میشود که فرد احساس درماندگی کرده و نسبت به استعداد و تواناییهای خود شک کندو این احساس میتواند باعث بروز پرخاشگری در فرد شود.
احساس شرم و خجالت
ناتوانیهای جسمی و یا مالی میتواند باعث بروز احساس خجالت و شرم در فرد بشود و این ناتوانی باعث بروز احساسات منفی در فرد بشود که به پرخاشگری نسبت به دیگران منتهی شود.
احساس حسادت
زمانی که فردی مورد توجه بیشتری نسبت به سایرین قرار بگیرد و البته ممکن است این توجه به دلایل مثبت یا منفی صورت بگیرد.
این احساس برای دیگران خوشایند نیست و باعث برانگیخته شدن حسادتها نسبت به آن فرد می شود؛ مانند مادری که بین فرزندان خود تفاوت قائل میشود و به یکی از آنها به هر دلیلی توجه بیشتری نشان میدهد. یا معلمی که بین شاگردان خود تمایز قائل میشود و یکی از آنها را بیشتر از بقیه دوست دارد. این احساسات منفی میتواند منجر به پرخاشگری و رفتارهای خشونتآمیز شود.
احساس حقارت
پرخاشگری گاهی براثر بیتوجهی و تحقیر به وجود میآید. اهمیت عقده حقارت در زندگی به حدی است که میتوان آن را عاملی برای موفقیتها و شکستهای فرد دانست. اگر این عقده زیاد از حد معمول باشد، باعث برانگیختگی احساس ناکامی و حقارت در فرد میشود.
اگرچه این تجربهها جزوی از زندگی روزمره هستند ولی اگر بهدرستی مدیریت نشود میتواند موجب بروز پرخاشگری شده و حیات افراد جامعه را با مشکل مواجهه میکند.
کمک به مدیریت پرخاشگری
پرخاشگری میتواند زندگی فرد را تحت الشعاع قرار دهد و او را در زندگی روزمره دچار مشکلاتی کند. به همین منظور باید یاد بگیرید که خشم خود را مدیریت کنید و درواقع با آن کنار بیایید. شما باید بتوانید برنامهای تنظیم کنید و در مواقعی که کنترل اوضاع از دست شما خارج میشود، احساسات خود را مدیریت کنید. این برنامه میتواند راههایی برای کاهش سطح استرس در شما داشته باشد.
- علائم جسمانی هشدار دهنده را در مواقع پرخاشگری جدی بگیرید مانند قفل کردن فک، نبض سریع یا عرق کردن.
- تمرینهایی که شامل تکنیک های برای تمدد اعصاب باشد را انجام دهید؛ مانند تنفس عمیق، مدیتیشن، یا آرامسازی پیش رونده عضلانی (PMR)
- دور شدن از موقعیت میتواند در کاهش خشم و احساسات درونی شما مؤثر باشد.
- از ورزش برای تخلیه هیجانهای منفی استفاده کنید.
- با دوست مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده ارتباط برقرار کنید.
- در مواقع غلبه پرخاشگری حواس خود را با فعالیت دیگری پرت کنید.
- یاد بگیرید احساسات نهفته در پرخاشگری را کشف کرده و بپذیرید.
اگر در طول روز در منزل یا محیط کار دچار رفتار پرخاشگرانه از طرف دیگران شدید، تلاش کنید که از سلامت روانی و ایمنی جسمی خود محافظت کنید. سعی کنید که آرامش خود را حفظ کنید و کنترل اوضاع را به دست بگیرید و از تشدید درگیری خودداری کنید. اگر پرخاشگری از سوی یکی از نزدیکان شما باشد، به او کمک کنید تا آرامش خود را به دست بیاورد.
اولین قدم در مدیریت پرخاشگری
پرخاشگری را میتوان اغلب واکنشهای عاطفی عمیق دانست که فرد در برابر تهدید یا خشم و حقارت بروز میدهد و آن را در مواجهه با دیگران ابراز میکند. برای اینکه بتوانید با پرخاشگری مقابله کنید باید پاسخهای احساسی خود را درک کنید و بتوانید آن را مدیریت کنید.
به عنوان مثال، شما باید بدانید که چه نوع رفتار یا شخصی باعث میشود شما احساس عصبانیت و پرخاشگری کنید. شما همچنین باید نحوه واکنش خود را درک کنید و سپس یاد بگیرید که احساسات خود را کنترل کنید و مطمئن شوید که پاسخ شما با شرایط مناسب است.
خنثی کردن پرخاشگری در دیگران
برای خنثی کردن پرخاشگری در رفتار دیگران تکنیکهایی وجود دارد که میتواند برای شما مفید باشد. از جمله رفتارهای کلامی و غیرکلامی که میتوان از آنها بهره برد. اگر در طول روز مجبور هستید افرادی را که دارای پرخاشگری در رفتار هستند بهعنوان دوست یا همکار تحملکنید یا بتوانید در زندگی روزمره خود پرخاشگری ر مدیریت کنید این راهکارها برای شما مفید خواهد بود.
این تکنیکها به ویژه برای هرکسی که مجبور است در طول زندگی حرفهای خود پرخاشگری را مدیریت کند مفید خواهد بود. رفتارهای غیرکلامی که میتوانند به خنثی کردن پرخاشگری کمک کنند میتواند شامل موارد زیر باشد:
- آگاهی از زبان بدن و نشان دادن موضعی غیر تهدیدآمیز در مواقع لزوم
- برقرار ارتباط چشمی و قاطعیت در رفتار
- حرکت آهسته و پیوسته فیزیکی و حفظ آرامش
- احترام گذاشتن به فضای شخصی طرف مقابل و کنجکاوی نکردن در رفتارهای او
برخی از رفتارهای کلامی که میتواند به بهبود روابط کمک کند عبارتاند از:
- مهارت و تمرین گوش دادن به آنچه طرف و پذیرفتن، تشخیص و تأکید بر جنبههای مثبت آنچه گفته میشود
- نشان دادن احترام از طریق تشریفات مؤدبانه به طرف مقابل با تمام راههای ممکن و با هدف تلاش برای آشنایی.
- نشان دادن درک و همدلی با فرد و اعتمادسازی در طرف مقابل از طریق شفافسازی و خلاصه کردن افکار و احساسات او
- اجتناب از هرگونه ابراز قدرت در برابر فرد پرخاشگر
- تشویق طرف مقابل به پذیرش مسئولیت رفتار خود و هدایت آن به سمت رفتارهای با خروجیهای مثبت و در جهت بهبود شرایط
راههای پیشگیری و مقابله با پرخاشگری
شناخت منشأ پرخاشگری و ویژگیهای شخصیتی به پیدا کردن راههای درمان کمک میکند. برخی از این راهها در اینجا موردتوجه قرار میگیرد.
درمان دارویی
اگر علت پرخاشگری عوامل زیستی باشد، یعنی به دلیل هورمونها یا ترکیبات خونی فرد رفتار پرخاشگرانهای از خود بروز دهد، ابتدا ضروری است که در اولین فرصت به روانپزشک و یک مشاور خوب مراجعه کند. بروز پرخاشگری در افرادی که بهصورت عادت درآمده میتواند آثار مخربی را داشته باشد.
هرچند که روانپزشکان از طریق دارو درمانی میتوانند پرخاشگری را با منشأ هورمونی و خونی برطرف کنند، اما فردی که در اثر مشکلات بیولوژیکی به پرخاشگری عادت کرده، نیاز دارد که به باور ناسالم خود پی برده و با اصلاح آن به پرخاشگری خود پایان دهد.
درمان شناختی
اگر ریشه پرخاشگری مشکلات شناختی در فرد باشد، مانند بدبینی یا کمبود اعتمادبهنفس، دارو درمانی اثری در رفع مشکل ندارد و باید برای اصلاح باورهای مخرب که باعث بروز پرخاشگری شده است، اقدام کرد. اگر پرخاشگری در اثر عوامل اجتماعی ایجاد شده باشد، مانند مشکلات خانوادگی در نخستین قدم ضروری است که از محیطهایی تنشزا دور شده و محیطی آرام به وجود بیاورید.
سپس باید در مورد ارزش سالم و ناسالم آگاهیهایی به فرد داده شود و مهارتهای ارتباطی آموزش داده شود. زمانی که فرد در اوج هیجان و عصبانیت قرار دارد، به سختی میتواند خشم خود را کنترل کند. در این زمان است که ممکن است به خود و دیگران آسیب وارد کند.
زمانی که ارزشهای سالم در فرد نهادینه شود و آگاهیهای لازم به او داده شود، پس از پایان پرخاشگری فرد دچار احساس پشیمانی میشود؛ بنابراین شناخت ارزشها برای فرد ضروری است. از سوی دیگر افرادی که با باورهای ناسالم رشد پیدا کردهاند، پس از پرخاشگری احساس عذاب وجدان نمیکنند.
آنها احساس قلدری و تخریب و خود بزرگبینی دارند. برای کمک به این افراد باید بیشتر به جنبههای شناختی تمرکز کرد. باید فرق ارزشهای سالم و ناسالم و پیامدهای آنها برای افراد تشریح شود.
درمان از طریق آموزش راههای ارتباطی
پرخاشگری میتواند در اثر بروز ناآگاهی در مهارتهای ارتباطی باشد. مهارتهایی چون گوش دادن، سخن گفتن، گفتوگو و ارتباطات غیرکلامی است.
درصورتیکه این مهارتها آموزش داده شود و فرد درباره فرایند گوش دادن، دانش و آگاهی لازم را به دست آورد، او تفسیر نامناسبی از کلام و رفتار دیگری نخواهد داشت و بهتر میتواند مقصود دیگری را درک کند. در نتیجه از میزان پرخاشگریهای او کم شده و رنج کمتری میبرد. در برقراری روابط مطلوب با دیگران، استفاده از زبان سازنده بهجای زبان مخرب تأثیرگذار است.
درمان از طریق مطالعه
کتابها، محصول ساعتها مطالعه، تفکر و تجربه است که به رشته تحلیل درآمده است. مطالعه دستاوردهای این افراد، صرفهجویی در زمان، راهی ارزان برای برخورداری از معلم و مشاوری در دسترس و آگاهی دهنده است. علوم مختلف و دانش و آگاهی در این زمینه ذاتی نیستند و با مطالعه حاصل میشوند. پرخاشگری و شیوه مدیریت آن از طریق مطالعه و اطلاع یافتن از رفتارهای سازنده و ارتباط سالم قابلکنترل هستند.
سؤالات متداول
هدف از پرخاشگری چیست؟
هدف پرخاشگری آسیب رساندن به کسی به صورت کلامی یا غیرکلامی است. انگیزهای که افراد از این کار دنبال میکنند با هم متفاوت است. ممکن است پرخاشگری فردی بهعنوان پاسخی به درد یا ترس، یا احساسی خاص باشد. درحالیکه شخص دیگری ممکن است از پرخاشگری برای رسیدن به هدف دیگری مانند گرفتن پول یا دارایی شخص دیگری استفاده کند.
اصلیترین تفاوت خشونت و پرخاشگری چیست؟
اصلیترین تفاوتی که بین خشونت و پرخاشگری وجود دارد این است رفتار خشونتآمیز یک عمل یا آسیب فیزیکی است که فرد به دیگران وارد میکند، اما رفتار پرخاشگری معمولاً با رفتارهای غیر فیزیکی، کلامی و غیرکلامی نیز میتواند همراه باشد.
دلایل به وجود آمدن پرخاشگری چیست؟
بر اساس تحقیقات انجامگرفته، نظریههای مختلفی دربارهی عوامل به وجود آورنده پرخاشگری به اثبات رسیده است که مثلاً برخی آنها معتقد هستند که پرخاشگری ذاتی است و برخی معتقد به اجتماعی بودن منشأ پرخاشگری دارند و دلایل آنها را مسائل اجتماعی میدانند. بهصورت کلی علل خانوادگی، عوامل محیطی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، وراثت از مهمترین عوامل در بروز پرخاشگری هستند.
مطالب پیشنهادی
- انواع تست هوش کودکان با جواب
- سادیسم در رابطه و علائم آن
- علت و علائم تپش قلب
- آنورکسیا چیست و 5 روش درمان آن
- تپش قلب چیست؟ و 5 راه برای مدیریت آن
- موزیک آرامبخش و 18 تاثیر آن بر سلامت روان
- بی اشتهایی عصبی و 8 راه مقابله با آن
- هیپنوتیزم چیست و 2 مرحله آن
- مازوخیسم چیست؟
- اختلال شخصیت چیست و 3 دسته آن