وسواس فکری چیست و 2 راه درمان آن؟
به گوشههای تاریک ذهن انسان، داستانهایی با شخصیتهای ناشناخته شروع به غرغر میکنند. افکاری که بیوقفه وارد ذهن انسان میشوند و او را در پرتو شک و تردید فرو میبرند. این پدیده معروف به وسواس فکری است که سایههایی تاریک بر ذهن ما میاندازد.
وسواس فکری، یکی از پیچیدهترین و تأثیرگذارترین اختلالات روانی امروزی است. در این طاعون ذهنی، افکار ناخواسته و مخرب، شما را تسخیر میکنند و نیروهای تاریکی را درون خودتان پرورش میدهند. بدون شک، هرکسی به وسواسها برخورده است، اما زمانی که این افکار تبدیل به یک دام میشوند و زندگیمان را محدود میکنند، به مشکل تبدیل میشوند.
اما آیا امکان دارد این چرخهٔ زندگی تلخ همچنان ادامه یابد؟ آیا چیزی وجود دارد که بتواند به ما امید بدهد و این بیماری ذهنی را کنترل کند؟
در این مقاله، به پیرامون مسئله وسواس فکری خواهیم پرداخت و روشها و راهکارهای ارزشمند درمانی را برای خروج از این تاریکی بررسی خواهیم کرد.
انواع وسواس فکری
وسواس فکری، مانند سرماخوردگی که در ابتدا تنها یک عطسه بیاهمیت است، این وسواسهای پنهان و معضلآفرین، چالشهای جدی برای روان و روح شما رقم میزند. وسواس فکری که یک بیماری ذهنی است که شامل انواع متفاوتی است، در ادامه به آنها میپردازیم:
۱. وسواس شستشو و تمیزکردن:
در این نوع وسواس، فرد مبتلا به افکار مکرری دربارهی آلودگی، باکتریها، یا آلوده شدن اشیاء یا محیط اطراف خود دارد. این افکار ممکن است او را مجبور به انجام رفتارهای تکراری و مکرری مانند شستشو و تمیزکردن کند.
۲. وسواس خرافاتی:
فرد ممکن است با افکار خود دربارهی خرافات و باورهای غیرمنطقی مبارزه کند، به عنوان مثال اعتقاد به اینکه با انجام کارهای خاص میتواند خوششانسی را جلب کند یا از بدشانسی جلوگیری کند.
۳. وسواس مذهبی و اخلاقی:
در این نوع وسواس، افکار ممکن است به شکل مذهبی یا اخلاقی باشند؛ به عنوان مثال فرد ممکن است از خود بپرسد که آیا انجام عمل خاصی از نظر دینی صحیح است یا خیر، و این افکار ممکن است او را به کاهش کیفیت زندگی خود بکشاند.
۴. وسواس فکری دربارهٔ آسیب رساندن به خود یا دیگران:
فرد ممکن است از افکار مختلفی دربارهی آسیب رساندن به خود یا دیگران دچار وسواس شود، و این افکار میتواند او را به انجام رفتارهای نامناسب و غیرمنطقی سوق دهد.
اختلالات مشابه وسواس چیست؟
اختلالات دیگری نیز وجود دارند که علائم بسیار مشابهی با وسواس دارند، اما به عنوان اختلال وسواس شناخته نمیشوند. در بیشتر این اختلالات، نگرانی فرد به طور مخصوص به یک موضوع خاص متمرکز است و او افکار یا اعمال وسواسی خاصی درباره آن موضوع نشان میدهد.
۱. اختلال اضطراب اجتماعی:
در این اختلال، افراد دچار ترس و نگرانی شدیدی هستند که ممکن است در موقعیتهای اجتماعی خاصی به نمایش گذاشته شوند یا مورد ارزیابی و نقد دیگران قرار بگیرند. این افراد ممکن است به شدت نگران عملکرد اجتماعیشان باشند و از رفتارها و افکار خود انتقاد کنند.
۲. اختلال اضطراب عمومی:
در این اختلال، افراد دچار نگرانی مداوم هستند که میتواند به موضوعات مختلف ارتباطی، شغلی، خانوادگی و غیره مرتبط باشد. آنها ممکن است با افکار مکرر و تکراری مبارزه کنند که میتواند به اضطراب شدید منجر شود.
۳. اختلال وسواس-اجبار:
اختلال وسواس-اجبار، مرتبط با وسواس فکری است، اما به طور عمده شامل رفتارهای اجباری است. افراد ممکن است با افکار مکرر غیرمنطقی وسواسی مبارزه کنند و برای کاهش این افکار به رفتارهای مکرر و اجباری دست بزنند، مثلاً شستشو، بررسی، شمارش و غیره.
۴. اختلال ورودی-خروجی بدن:
در این اختلال، افراد ممکن است با افکار مکرر دربارهی بدن و سلامتی خود درگیر باشند. این افکار ممکن است شامل نگرانیهای مربوط به اندازه بدن، احتمال بیماریها و غیره باشد که به رفتارهای کنترل کنندهای منجر میشود.
علت ایجاد وسواس فکری
همانطور که اشاره شد، ایجاد وسواس فکری در هر شخصی میتواند به عوامل گوناگونی برگردد. پنج دلیل اصلی که میتوانند در به وجود آمدن این اختلال تاثیر گذار باشند عبارتاند از:
- عوامل ژنتیکی: اثرات ژنتیکی و انتقال ژنهای مرتبط با وسواس فکری از والدین به فرزندان میتواند نقش مهمی در ایجاد این اختلال ایفا کند. اگر یک فرد در خانواده با این اختلال روبرو شود، احتمال ابتلا به آن در اعضای خانوادهاش نیز افزایش مییابد.
- عوامل بیولوژیکی و عصبی: اختلالات بیولوژیکی و نقصهای عصبی مانند عدم تعادل شیمیایی سروتونین در مغز، نقش مهمی در ظهور وسواس فکری دارند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است سطح سروتونین کمتری داشته باشند که باعث ایجاد افکار تکراری و وسواسهای فکری میشود.
- تغییرات زندگی و مسئولیتها: تجربه تغییرات اساسی در زندگی مانند ازدواج، فرزندآوری، شروع یک شغل جدید، مسئولیتهای بیشتر و سایر رویدادها میتواند فشارهای روانی را افزایش داده و به ظهور وسواس فکری منجر شود.
- عوامل رفتاری و تکرار آنها: برخی از افراد به صورت مکرر رفتارهایی را انجام میدهند که ممکن است به وسواسهای فکری منجر شوند. مثلاً تکرار عملیات خاصی در حمام رفتن و یا انجام کارهایی به صورت روتین و مکرر میتواند این اختلال را تشدید کند.
- تجربیات شخصی و رویدادها: رویدادها و تجربیات شخصی مانند بروز حوادث ناگوار، از دست دادن کسی عزیز، برخورد با مواد شیمیایی یا حیوانات، میتوانند از دلایل بروز وسواس فکری در افراد باشد.
لازم به ذکر است که وسواس فکری مسئلهای پیچیده است و برای تشخیص صحیح و درمان مناسب نیاز به مشاوره از متخصصین روانشناسی و روان پزشکان دارد. همچنین، افرادی که احساس مشکلات روانی مانند وسواس فکری دارند، باید در خصوص این موضوع به باور و حمایت از طرف خانواده و اطرافیان خود نیز توجه کنند.

آیا وسواس فکری کودکان وجود دارد؟
به طاعونی از اختلالات روانی توجه کنید که ارتباط مستقیم با وسواس فکری کودکان دارند. این اختلالات در رفتار و ذهنیت کودکان تأثیر میگذارند. اگر کودک شما دچار وسواس فکری-عملی است یا علائمی از آن نشان میدهد، بدانید که این موضوع مختص کودک شما نیست. آمارها نشان میدهد که حدود یک درصد از کودکان با وسواس فکری روبرو هستند و این بدین معناست که میلیونها نفر در سراسر جهان با این اختلال مبارزه میکنند.
وسواس فکری در کودکان، اثراتی که بر والدین، خانواده، دوستان و حتی معلمان و کارکنان مدرسه دارد، بسیار چالشبرانگیز است. این اختلال ممکن است به طور ناخواسته والدین را نیز تحت تأثیر قرار دهد و این مسئله میتواند احساسات و رفتار کودک را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
بسیار مهم است که والدین، خود را به دلیل وسواس فکری کودکشان سرزنش نکنند. این اختلال روانی به هیچ عنوان بر اساس رفتار والدین نیست و حتی بهترین والدینها هم نمیتوانند دلیل مستقیم برای بروز وسواس فکری در کودکان ارائه دهند. به جای اینکه خود را مقصر بدانید، بهتر است به تلاشهایی که برای مدیریت وسواس فکری کودکانتان میکنید، افتخار کنید و از او حمایت کنید.
توجه داشته باشید وسواس فکری (OCD) یک بیماریای نیست که کودک شما از آن عبور کند. رفتار ناشایستی که پسر یا دختر شما از خودش نشان میدهد، هدف آگاهانهای ندارد و تنها جهت جلب توجه بیشتر نیست. به واقع، کودک شما در این بین مقصر نیست و از همه مهمتر، شما نیز به هیچ عنوان مقصر نیستید. وسواس فکری یک نوع اختلال عصبی شناختی است که در مغز کودکان تأثیر میگذارد و به گونهای متفاوت از کودکانی که این اختلال ندارند، عمل میکند.
شناسایی علائم وسواس فکری در کودکان و مراجعه به کلینیک درمان وسواس فکری، اقدامی بسیار مؤثر است که والدین میتوانند برای بهبود وضعیت فرزند خود انجام دهند. در واقع، این اقدام میتواند نقش بسیار مهمی در بهبود روند درمان و افزایش کیفیت زندگی کودک شما داشته باشد. پس از شناسایی علائم و نشانههای وسواس فکری در کودک، بهتر است از فرصت به خوبی استفاده کنید و او را به کلینیک متخصص درمان وسواس معرفی کنید.
شناسایی علائم وسواس فکری در کودکان
به عنوان والدین کودک، بسیار مهم است که با دقت بر رفتار کودک خود دقت کنید و علائم بیماری را در او شناسایی کنید تا اولین گام را به سمت کمک به درمان کودک خود بردارید. برخی از این رفتارها ممکن است به سادگی توسط والدین قابل مشاهده و تشخیص باشند، مانند:
- دستهایی که کودک بیش از حد شستشو میدهد.
- درها را که کودک برای مدت زمان طولانی و به صورت مکرر چک میکند.
اما در برخی موارد، این رفتارها به سادگی توسط والدین شناسایی نمیشوند، زیرا تنها در ذهن کودک رخ میدهد. به عنوان مثال، کودکی که به طور مداوم به جلوگیری از وقوع اتفاقات وحشتناک فکر میکند و در حال دعا کردن است. در برخی موارد، بیان کلمات و توصیف حالتها و افکار توسط کودک به والدین بسیار دشوار است و این امر ممکن است آنها را آزار دهد. در نتیجه، احساس میکنند مجبورند با انجام فعالیتهای وسواسگونه، اضطراب و ناراحتی خود را کاهش دهند، اما این کار اغلب موقتی و موثر نیست.
آیا وسواس فکری شدید تر خواهد شد؟
هرچقدر وسواس فکری پیش میرود، کنترل این حس در دست سیستم عصبی کودک محدودتر و پیچیدهتر میشود. به عبارتی، کودک ممکن است به حدی عمیقاً متوجه شود که دستهایش تمیز است، اما اصرار بر شستن به صورت مکرر برقرار باقی میماند. حتی ممکن است با گذشت زمان، این حس به حدی افزایش یابد که به تنهایی محدود به دستها نمیشود و فرد بهطور مداوم احساس کند که محیط منزل نیازمند شستوشو و ضدعفونی است.
یا اینکه با آمدن مهمان به خانهاش، عصبی و حساس شود که مبادا محل زندگیاش آلوده شود. این حساسیتها و تکانههای عصبی به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در مغز بوجود میآید و عملیات وسواسی را آغاز میکنند.
فرد متوجه است که اقداماتش غیرمنطقی هستند، حتی او میتواند در ذهن ناخودآگاه خود بفهمد که این کارها به هیچ فایدهای نمیانجامند. با این حال، او قادر نیست این اقدامات را متوقف کند. احساس میکند تا زمانی که کارهای وسواسی خود را به اتمام نرساند، آرام و راحت نخواهد شد.
راه درمان وسواس فکری
وسواس فکری به دو روش قابل انجام است، که هر یک از آنها میتواند بهبود وسواس فکری کمک کند.
۱. درمانهای روان پزشکی:
در این نوع درمان، فرد مبتلا به وسواس فکری با همکاری متخصص مغز و اعصاب یا روانپزشک، سعی میکند تا منشاء اصلی وسواس فکری خود را شناسایی کند. به عنوان مثال، پزشک ممکن است از فرد بخواهد عضلات خود را به حالت استراحت درآورد و با نفس عمیق به ترسی که ممکن است علت اصلی وسواسش باشد، فکر کند و دربارهی آن صحبت کند. در قدم بعدی از درمان، بیمار باید با ترسهای خود مقابله کند و این بار سعی کند که پاسخهای وسواسی و همیشگیای که معمولاً انجام میدهد را کاهش دهد.
۲. درمان دارویی:
در صورتی که با روشهای غیردارویی توسط متخصص مغز و اعصاب یا روانپزشک بهبود نیابید، ممکن است نیاز به مصرف داروها داشته باشید. این داروها اغلب از دسته داروهای ضد افسردگی هستند که میزان سروتونین (یک مواد شیمیایی در مغز) را افزایش میدهند. اما به خاطر داشته باشید که مصرف این داروها باید تحت نظر پزشک باشد، هیچگاه خودسرانه آنها را قطع نکنید و در دورهی بارداری تنها با صلاحدید پزشک میتوانید این داروها را مصرف کنید.
تحقیقات در زمینه داروهای درمان وسواس فکری
در حالی که بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات وسواس فکری روبرو هستند، بدون درمان به زندگی خود ادامه میدهند و متأسفانه با شرایط دشواری در زندگی روزمرهشان مواجه میشوند.
این وضعیت موجب افزایش مشکلات بسیاری میشود که فشارهای روزمره را چندین برابر میکند و کیفیت زندگی فرد را به شدت کاهش میدهد. به همین دلیل، دانشمندان در حال تحقیق و بررسی راههای درمان و رفع اختلالات وسواس فکری هستند.
با توجه به معمولی بودن روشهای درمانی که شامل داروها و رفتاردرمانی میشوند، تنها نیمی از بیماران بهبود مییابند و نیمی دیگر همچنان با مشکلات خود روبرو هستند. رودریگرز، پژوهشهایی در خصوص داروی کتامین انجام داد که نشان میدهد این دارو به برخی بیماران کمک میکند. اما با توجه به اثرات شدید کتامین، مصرف آن به شکل عادی برای بیماران خطرناک است زیرا معمولاً برای القاء و بیهوشی مورد استفاده قرار میگیرد.
نتیجه این تحقیقات نشان داد که بسیاری از بیماران گزارش کردند، علائم وسواس فکری در آنها متوقف شده و برخی حتی نتوانستند ادامه دهند.
مقایسه بیمارانی که سالین دریافت کرده بودند با کسانی که با کتامین درمان شدند، نشان داد که بیماران تحت درمان کتامین بهبود بسیار سریع تری داشتند.
با این حال، اثر بلند مدت دارو و تأثیر آن بر روی گلوتامات در مغز (که یک انتقال دهنده عصبی است و در درمان OCD اثر بلندمدتی را نشان میدهد) نیازمند تحقیقات بیشتری است تا اطلاعات دقیقتری در این زمینه به دست آید.
عوارض جانبی احتمالی داروهای درمان افسردگی
به طور کلی، داروهای مورد استفاده در درمان اختلالات وسواس فکری میتوانند بهبودی و کاهش علائم بیماری را به همراه داشته باشند، اما همچنین ممکن است عوارض جانبی ناخواستهای داشته باشند که برخی از افراد ممکن است با آنها مواجه شوند. در ادامه به توضیح مختصری از برخی عوارض جانبی این داروها خواهیم پرداخت:
- اختلالات گوارشی: برخی از داروهای مصرفی درمان OCD ممکن است باعث ایجاد مشکلات گوارشی مانند تهوع، استفراغ، یبوست یا اسهال شوند. این عوارض معمولاً به مدت کوتاهی ادامه دارند و با راههای دیگر مدیریت میشوند.
- ایجاد خوابهای نامنظم: برخی از داروهای درمان OCD میتوانند خواب آلودگی را افزایش داده یا باعث خوابهای نامنظم و اختلال در الگوی خواب شوند. این اثرات معمولاً در ابتدای مصرف دارو مشاهده میشوند و به تدریج کاهش مییابند.
- اضطراب و نگرانی: علائم اضطرابی مانند عصبانیت، نگرانی یا افزایش تنش با مصرف داروهای درمان OCD ممکن است بروز کنند. در بعضی موارد، این اثرات میتوانند ناخوشایند باشند و نیاز به مصرف همزمان داروهای دیگر باشد.
- تغییرات در وزن: برخی از داروهای درمان OCD میتوانند تغییراتی در وزن بیمار ایجاد کنند. افزایش و یا کاهش وزن ممکن است به دنبال مصرف این داروها رخ دهد که ممکن است به مدت طولانی باقی بماند.
- افزایش آرامش: برخی از داروهای درمان OCD ممکن است باعث افزایش حالت آرامش و خوابآلودگی شوند که بر عملکرد روزانه و کارایی فرد تأثیر بگذارد.
نکته مهم این است که هر فرد ممکن است به طور متفاوت به داروهای مصرفی پاسخ دهد و عوارض جانبی ناخواسته در یک فرد مشاهده شود و در فرد دیگر این چنین نباشد. لذا تنها پزشک معالج میتواند بر اساس وضعیت و شرایط هر بیمار تصمیم به مصرف و تنظیم داروها نماید. همچنین، در صورت بروز هرگونه عارضه ناخواسته، مراجعه به پزشک معالج و اطلاع رسانی از آن بسیار مهم است تا اقدامات مناسب انجام شود.
راهکارهای پیشگیری از ابتلا به وسواس فکری
البته که میتوان با اتخاذ برخی راهکارها، احتمال ابتلا به وسواس فکری (OCD) را کاهش داد. البته این راهکارها نمیتوانند به طور کامل و یا صددرصدی از ابتلا به این اختلال جلوگیری کنند، اما میتوانند بسیاری از افراد را از مواجهه با این بیماری محافظت کنند. به موارد زیر توجه کنید:
- کاهش استرس: تلاش برای کاهش و مدیریت استرس و فشارهای روزمره میتواند به حفظ سلامت روحی و افزایش مقاومت به برخی از اختلالات اضطرابی از جمله OCD کمک کند. روشهای مختلفی مانند مدیتیشن، یوگا، ورزش، مطالعه، داشتن فعالیتهای تفریحی، گردش در طبیعت و صحبت با دوستان و خانواده میتواند در این زمینه مفید باشد.
- مدیریت زمان: برنامه ریزی و مدیریت بهینه زمان به افزایش بهرهوری و کاهش فشارهای روانی کمک میکند. تعیین اهداف مشخص و برنامهریزی مدون میتواند از هدررفتن زمان جلوگیری کند و افراد را از احساس اضطراب و عدم توانایی در کنترل زندگیشان نجات دهد.
- ایجاد تعادل در زندگی: اهمیت دادن به تعادل بین کار و زندگی خصوصی از اصول مهم در پیشگیری از اختلالات روانی است. این امر به افراد کمک میکند که زندگی شغلی و حرفهای خود را با فعالیتهای تفریحی و خانوادگی متعادل کنند و از شدت استرس کاسته شود.
- ایجاد سبک زندگی سالم: رعایت سبک زندگی سالم از طریق تغذیه مناسب، ورزش منظم و خواب کافی میتواند به بهبود سلامت جسمانی و روانی کمک کند و از ابتلا به بیماریهای روانی مانند OCD جلوگیری نماید.
- مشاوره روان شناختی: در صورتی که شما یا کسی که میشناسید، علائم اختلال اضطرابی یا وسواس فکری دارد، بهتر است به متخصصین روانشناسی مراجعه کنید. مشاوره و درمان زودهنگام میتواند از تشدید علائم جلوگیری کند و به بهبود روند درمان کمک کند.
باید به این نکته توجه داشته باشید که OCD اختلالی جدی است و مراجعه به پزشک تخصصی برای تشخیص صحیح و درمان مناسب بسیار اهمیت دارد.
کلام پایانی
وسواس فکری یک رفتار پرتکرار و اجباری است که ناشی از افکار مزاحم و فشارهای ذهنی است. این اختلال با گذشت زمان به شدت افزایش مییابد و فرد مبتلا را از روند زندگی عادی باز میدارد. در ارتباط با افراد مبتلا به وسواس فکری، باید با آرامش و همدلی رفتار کرد و از هرگونه عبارت تحقیرآمیز یا تمسخری خودداری نمود. بهتر است آنها را به شدت برای آغاز درمان تشویق کرده و حمایت کنیم.
سوالات متداول
چه عواملی باعث ایجاد وسواس فکری میشود؟
علتهای وسواس فکری ممکن است شامل عوامل ژنتیکی، عصبی-بیولوژیکی، تغییرات مهم در زندگی و بار مسئولیت سنگین، توجه زیاد به رفتارهای وسواسی و تجربیاتی مانند حوادث زندگی یا از دست دادن عزیزان میشود.
آیا وسواس فکری قابل درمان است؟
بله، وسواس فکری (OCD) قابل درمان است و با ترکیب روشهای متنوع از جمله درمان رفتاری شناختی و داروها، میتوان به کاهش علائم وسواس فکری و بهبود کیفیت زندگی مبتلایان کمک کرد.
آیا داروها میتوانند در درمان وسواس فکری موثر باشند؟
بله، داروها میتوانند در درمان وسواس فکری (OCD) موثر باشند و به کاهش علائم وسواسی و اضطراب کمک کنند، اما استفاده از آنها باید تحت نظر پزشک باشد و بهتر است با درمانهای رفتاری ترکیب شوند.
آیا وسواس فکری میتواند به طور جدی زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار دهد؟
بله، وسواس فکری میتواند به طور جدی زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار داده و به دلیل تکراری بودن افکار مزاحم، فعالیتهای روزانهاش را مختل کند و باعث ایجاد فشار و اضطراب شدید در زندگی او شود.
مطالب پیشنهادی:
- بازی درمانی چیست و 7 راه کمک آن برای رفع مشکلات کودکان
- اختلال اضطراب پس از سانحه و 6 عامل آن
- 3دلیل نیاز به مشاوره درسی
- سکس تراپی چیست و 9 دلیل مراجعه به سکس تراپیست
- آگورآفوبیا چیست و 2 راه درمان آن
- مشاوره روانشناسی چیست و 10 اهمیت آن در زندگی
- اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟ و 3 دسته آن
- فواید مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ 6 مسئله مطرح شده در آن
- مهارت های زندگی چیست؟ 10 مورد آن
- روشهای افزایش اعتماد به نفس
منابع