“چرا احساس تنهایی می کنم؟”

احساس تنهایی

وقتی احساس تنهایی می کنیم ، اغلب تمایل داریم که خودمان را مورد سرزنش قرار دهیم و فکر کنیم که چیزی در مورد ما اشتباه است. هر چه بیشتر احساس تنهایی کنیم، بیشتر افکار ما مبنی بر عدم وابستگی یا احساس طرد شدن توسط دیگران شروع می شود. تنها مانده ایم با افکار خود ، بدترین دشمن خود می شویم.

  •  

    احساس تنهایی

    انسانها به طور غریزی حیواناتی اجتماعی هستند. طبیعی است که وقتی از دیگران جدا هستیم احساس نهایی کنیم. به عنوان گونه ای قبیله ای ، مغز ما برای تکیه بر ارتباطات اجتماعی به عنوان وسیله ای برای بقا سازگار شده است . در حقیقت ، به گفته جان کاسیوپو ، عصب شناس ، که از مطالعه تنهایی کار کرده است ، “فقدان ارتباط اجتماعی همان زنگ هشدار اولیه مانند گرسنگی ، تشنگی و درد جسمانی را برمی انگیزد.”

    به زبان ساده ، “انسانها اگر تنها باشند ، خوب عمل نمی کنند.”

    با این حال ، زندگی مدرن ، با همه امکانات ، منجر به افزایش شدید انزوا شده است. در نتیجه ، تنهایی در حال افزایش است.

    هنگامی که خود را منزوی می یابیم ، باید آن را به عنوان یک علامت هشداردهنده تلقی کنیم که ممکن است به طرقی اساسی علیه خود بجنگیم. مسیر انزوا منجر به تنهایی ، ناامیدی و حتی افسردگی می شود.

    برای تعیین وقت از روانشناسان کلینیک در زمینه مشاوره فردی با شماره های زیر تماس بگیرید

    ۰۲۱۲۲۶۳۶۸۵۸ –  ۰۲۱۲۲۶۲۲۰۰۶

    “احساس تنهایی می کنم؟ مشکل من چیست؟”

    وقتی احساس تنهایی می کنیم ، اغلب تمایل داریم که خودمان را مورد سرزنش قرار دهیم و فکر کنیم که چیزی در مورد ما اشتباه است. هر چه بیشتر احساس تنهایی کنیم، بیشتر افکار ما مبنی بر عدم وابستگی یا احساس طرد شدن توسط دیگران شروع می شود. تنها مانده ایم با افکار خود ، بدترین دشمن خود می شویم.

    یک فضای منزوی ، بستر مناسبی برای افکار منفی و انتقادی از خود است. این الگوهای فکری ” صدای درونی انتقادی (CIV) ” را تشکیل می دهند ، یک دشمن داخلی که منجر به  فرآیندهای فکری و رفتارهای خود مخرب می شود . این منتقد درونی احساسات منزوی شدن ما را تغذیه می کند و ما را تشویق می کند تا از دیگران اجتناب کنیم و در وضعیت تنهایی بمانیم.

    اگرچه صداهای درونی انتقادی ما ممکن است چیز دیگری را به ما بگویند ، اما در واقعیت ، هیچ چیز ذاتی در ما وجود ندارد که ما را به تنهایی سوق دهد.

    این یک تصور غلط رایج است که افراد تنها هستند زیرا مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند. در حقیقت ، تحقیقات جدید  نشان می دهد که افراد تنها از مهارتهای اجتماعی کاملاً کافی برخوردار هستند و حتی در هنگام خواندن نشانه های اجتماعی افراد غیر تنها را اجرا می کنند. با این حال ، هنگامی که “فشار اجتماعی” به آزمون مهارت های اجتماعی وارد می شود ، افراد تنها اغلب شروع به خفگی می کنند. آنها احساس اضطراب زیادی می کنند یا از شکست می ترسند. در اصل ، باورهای خود محدود کننده یا صداهای درونی انتقادی آنها با توانایی های طبیعی اجتماعی آنها تداخل دارد.

    Horoscope That39s why you often feel misunderstood according to - "چرا احساس تنهایی می کنم؟"

    تنهایی با مقدار زمانی که ما به تنهایی می گذرانیم تعیین نمی شود ، بلکه بر اساس احساس ما در مورد زمان تنهایی است. کاسیوپو تنهایی را به عنوان ” انزوای اجتماعی درک شده ، یا مغایرت بین آنچه از روابط اجتماعی خود می خواهید و درک شما از آن روابط” تعریف می کند.“احساس تنهایی می تواند باعث ایجاد افکاری شود که ما آنها را دوست نداریم. صدای درونی انتقادی شما دارای فهرستی ناخوشایند از دلایلی است که باعث تنهایی شما شده و به طرز وحشیانه ای به شما و اطرافیان حمله می کنید.

    به عنوان مثال ، ممکن است به خاطر “بی دست و پا” یا “ترسناک” بودن به خودتان حمله کنید و سپس در گروهی از مردم آرام رفتار کنید. بعداً ، ممکن است به دلیل عدم صحبت کافی به خود حمله کنید. این افکار منعکس کننده دیدگاه خصمانه و غیر دوستانه نسبت به خودتان است. با این افکار طوری رفتار کنید که آنها از طرف یک دشمن خارجی آمده اند و آنها را تحمل نکنید.

    “چه چیزی باعث تنهایی می شود؟”

    عوامل مختلفی باعث می شود افراد احساس تنهایی کنند. دلایل اصلی تنهایی عبارتند از:

    • وراثت: به گفته جان کاسیوپو ، “تنهایی حدود 50 درصد وراثتپذیر است ، اما این بدان معنا نیست که تنهایی توسط ژن ها تعیین می شود. آنچه به نظر می رسد وراثتی است ، شدت درد است که زمانی احساس می شود که فرد از نظر اجتماعی منزوی است. ” برخی از افراد بسته به ژن های خود ، بیشتر احساس درد می کنند یا خود را بیشتر احساس تنهایی می کنند وقتی از دیگران دور می شوند.
    • محیط: تنهایی اغلب توسط محیط فرد ایجاد می شود. اگر فردی در منطقه ای منزوی زندگی می کند یا اخیراً به مکان جدیدی نقل مکان کرده است ، بیشتر مستعد تنهایی است. علاوه بر این ، مهاجرت به یک کشور جدید یا تحصیل در خارج از کشور ، جایی که موانع زبانی یا فرهنگی می تواند تعاملات اجتماعی را پیچیده کند ، می تواند باعث شود افراد احساس تنهایی بیشتری کنند.
    • شرایط: دردناک زندگی ، مانند طلاق یا از دست دادن ، می تواند احساس تنهایی را افزایش دهد.
    • افکار و نگرشها: طرز تفکر و احساس ما در مورد خود و جهان پیرامون نیز می تواند باعث تنهایی شود.

    “آیا تنهایی جدی است؟”

    اگرچه،تنهایی رایج است و به سرعت می گذرد ، اما تنهایی می تواند یک بیماری مزمن با اثرات جدی و مضر بر سلامت جسمی و روانی فرد باشد. اثرات تنهایی طولانی مدت بر سلامت روانی شامل کاهش کیفیت خواب ، تضعیف سلامت و حتی افزایش مرگ و میر است. در حالی که تأثیرات آن بر سلامت روان فرد شامل افسردگی ، ترسو بودن ، به خاطر سپردن اشتباه و تمرکز بر محرومیت است تا گنجاندن (که صدای درونی انتقادی را تداوم می بخشد).

    در حال حاضر مطالعات نشان می دهد که مغز تنها از نظر ساختاری و بیوشیمیایی متفاوت است. واکنش عصبی به رویدادها و تصاویر مثبت سرکوب می شود ، بنابراین جهان از طریق یک فیلتر منفی درک می شود. وقتی ما تنها هستیم ، به احتمال زیاد همه چیز را ناامید کننده می بینیم. ممکن است احساس کنیم جهان اطراف ما تهدید کننده است یا خارج از کنترل ما است. این امر جمع آوری انرژی و شجاعت برای یافتن خوشبختی و تغییر را دشوار می کند.

    “چگونه می توانم احساس تنهایی خود را متوقف کنم؟”

    تنهایی یک شرایط درمانده نیست. اقداماتی وجود دارد که می توانید برای مبارزه با احساس تنهایی انجام دهید و ارتباطات معنادارتر و اجتماعی تری در زندگی خود داشته باشید.

    منتقد درونی خود را به چالش بکشید

    در تحقیقات خود ، روانشناسان پدر و دختر Dr. رابرت و لیزا فایرستون دریافتند که رایج ترین تفکر منفی که افراد نسبت به خود دارند این است که “متفاوت از دیگران” هستند. این باورهای خود محدود کننده می تواند شما را در چرخه تنهایی گیر اندازد. صداهای درونی انتقادی شما سعی می کند شما را از چالش برانگیختن برای خروج از محدوده راحتی خود بازدارد ، سپس به دلیل اجتناب از اقدام ، از پشت به شما ضربه وارد می کند. وقتی این حملات شخصی را می شنوید ، بسیار مهم است که به آنها اجازه ندهید رفتار شما را دستکاری کنند. احساس تنهایی و گوشه گیری خود را بدون قضاوت بپذیرید و با خود بگویید “من در حال حاضر احساس تنهایی می کنم ، اما قرار نیست تسلیم صدای انتقادی درونی خود شوم و خود را در مورد آن مورد ضرب و شتم قرار دهم.” در عوض ، می توانید یاد بگیرید که چگونه منتقد درونی خود را به چالش بکشید .

    خود شفقت را تمرین کنید

    شفقت به خود ، عمل رادیکالی است که با خود با همان مهربانی رفتار می کنید که با یک دوست رفتار می کنید. دکتر کریستن نف  ، محقق دریافت که شفقت به خود منجر به “انعطاف پذیری عاطفی بیشتر ، خودپنداره های دقیق تر ، و [رفتار] رابطه ای دلسوزانه تر می شود.” به گفته دکتر نف ، شفقت به خود شامل سه عنصر اصلی است. بیایید این عناصر را در رابطه با مبارزه با تنهایی تجزیه کنیم:

    خودخواهی در مقابل قضاوت بر خود: دکتر نف می گوید: “شفقت به خود مستلزم برخورد گرم و درک خود نسبت به خودمان در هنگام رنج ، شکست یا احساس نارسایی ، به جای نادیده گرفتن درد یا انتقاد از خود است.” وقتی احساس تنهایی یا تنهایی می کنیم ، می توانیم دلسوزی برای خود را انتخاب کنیم. ما می توانیم احساسات خود را بدون قضاوت در مورد آنها تشخیص دهیم ، شاید با خود بگوییم ، “من در حال حاضر واقعاً صدمه می زنم.” انکار واقعیت درد ما فقط منجر به رنج و سرخوردگی بیشتر می شود. دکتر نف می گوید: “وقتی این واقعیت با همدلی و مهربانی پذیرفته شود ، آرامش عاطفی بیشتری تجربه می شود.” وقتی بپذیریم که در کجا هستیم و با چه چیزی مبارزه می کنیم ، بدون این که خود را تحقیر کنیم ، می توانیم تغییر را آغاز کنیم.

    ذهن آگاهی در مقابل همذات پنداری بیش از حد با افکار:به گفته دکتر نف ، “دلسوزی به خود همچنین مستلزم اتخاذ رویکرد متعادل در برابر احساسات منفی ماست تا احساسات نه سرکوب شود و نه اغراق آمیز.” شما می توانید افکار منفی خود را بدون پذیرفتن آنها به عنوان حقیقت و یا اجازه دادن به آنها برای اعمال شما ، مشاهده کنید. ذهن آگاهی به ما می آموزد که “بیش از حد با احساسات فکر نکنیم ، به طوری که گرفتار شده و با واکنش منفی از بین رفته ایم”. اگر احساس تنهایی می کنید ، مراقب برچسب زدن باشید. شما “تنها” نیستید ، “بازنده” ، “گوشه گیر” ، “در دوست یابی بد هستید” و غیره. طبیعت بدون قضاوت ذهن آگاهی را بپذیرید.

    انسانیت مشترک در مقابل انزوا: حتی زمانی که احساس می کنید از دیگران جدا شده اید ، می توانید انسانیت مشترک خود را تشخیص دهید. همه انسانها رنج می برند. همه انسانها برای ارتباطات اجتماعی تلاش می کنند و زمانی که احساس کنند از نظر احساسی از دیگران جدا هستند ، احساس درد خواهند کرد. دکتر نف می گوید: “تعریف” انسان بودن “به این معناست که فرد فانی ، آسیب پذیر و ناقص است ،” بنابراین ، شفقت به خود مستلزم تشخیص این است که رنج و نارسایی شخصی بخشی از تجربه مشترک بشری است-چیزی که همه ما به جای آنکه چیزی باشد که تنها برای “من” اتفاق می افتد. ” حتی اگر احساس تنهایی می کنید ، مهم است بدانید که در این درد تنها نیستید. فقط به قسمت نظرات زیر توجه کنید. دنیا پر از آدمهای تنهاست.

    برای رهایی از انزوا قدم بردارید

    طرحی داشته باشید و قدم هایی را برای رهایی از انزوا بردارید. سوالات زیر را از خود بپرسید:

    • چه زمانی بیشترین احساس تنهایی را دارم؟
    • چه موقع کمترین احساس تنهایی را دارم؟
    • از چه فعالیت هایی بیشتر لذت می برم؟
    • آیا کسی هست که احساس کنم با او وقت می گذرانم؟ نام آنها را لیست کنید.

    اکنون به چند روش مشخص برای پاسخ دادن به پاسخ این سوالات فکر کنید:

    چگونه می توانید در آن زمانهای تنهایی کمتر احساس تنهایی کنید؟ آیا می توانید با یک دوست تماس بگیرید؟ آیا راهی سالم برای منحرف کردن خود از تنهایی ، مانند ورزش ، مدیتیشن و…

    AdobeStock 101182533 - "چرا احساس تنهایی می کنم؟"

    فکر می کنید چرا در زمان های خاصی کمتر احساس تنهایی می کنید؟ چگونه می توانید آن زمانهای مثبت را گسترش دهید؟

    به عنوان مثال ، اگر در کار احساس خوبی دارید ، شاید بتوانید زمان بیشتری را با همکاران خود بگذرانید یا سرگرمی هایی مانند کار داوطلبانه پیدا کنید که بر مهارت های مشابهی که در کار از اشتراک گذاری آنها لذت می برید ، استفاده کنید.

    آیا فعالیتهایی که از آنها لذت می برید اجتماعی هستند؟ اگر چنین است ، چگونه می توانید بیشتر در این فعالیت ها شرکت کنید؟ اگر فعالیت ها منفرد باشند ، چگونه می توانید با دیگران که از این فعالیت ها لذت می برند ارتباط برقرار کنید؟ اینترنت یک منبع باور نکردنی برای ایجاد اجتماع با افرادی در سراسر جهان است که علایق شما را به اشتراک می گذارند. افرادی که از اینترنت برای ارتباط واقعی با دیگران استفاده می کنند ، کمتر احساس تنهایی می کنند.

    اگر دوستان ، همکاران یا اعضای خانواده ای هستند که از بودن در کنار آنها احساس خوبی دارید ، برای گذراندن وقت بیشتر با آنها برنامه ریزی کنید. به فعالیتهایی که می توانید با هم انجام دهید یا کارهایی که می توانید به طور منظم به اشتراک بگذارید فکر کنید.

    از آنجا که مغز ما به گوشه گیری پاسخ مثبت نمی دهد ، خود را در محیط های اجتماعی قرار دهید ، حتی اگر در بین افراد غریبه هستید. اگر در جمع احساس خجالت می کنید ، سعی کنید آنلاین شوید. تعامل در اینترنت ممکن است اولین قدم خوب برای اعتماد به نفس در بیان خود باشد. با صداهای درونی انتقادی که سعی می کنند شما را مجبور به منزوی شدن کنند سخت مبارزه کنید.

    برای تعیین وقت از روانشناسان کلینیک در زمینه مشاوره فردی با شماره های زیر تماس بگیرید

    ۰۲۱۲۲۶۳۶۸۵۸ –  ۰۲۱۲۲۶۲۲۰۰۶

     

    سخاوت را تمرین کنید

    یکی از بهترین اقداماتی که می توانیم برای مقابله با ناامیدی که ممکن است انجام دهیم این است که خارج از خود فکر کنیم. سخاوت یک دافع طبیعی در برابر نفرت از خود است. بدون هیچ تردیدی باور کنید که چیزی برای ارائه دارید! داوطلب شدن یک تمرین عالی در تفکر خارج از خود است و اغلب به شما این فرصت را می دهد تا با افراد جدید ارتباط برقرار کنید. حتی اقدامات سخاوتمندانه کوچک نیز می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد. سخاوت ، به عنوان یک اصل ، می تواند عزت نفس قوی تری را در پی داشته باشد ، که منجر به رفتارهای اجتماعی بیشتر می شود.

     

     

     

     

    • بیشتر بخوانید:

     

    منبع:https://www.psychalive.org/isolation-and-loneliness/

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    مقالات مرتبط

    ارسال نظر

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.