چرا کودکان دروغ می گویند؟
دروغ گفتن کودکان، دلیلهای بسیار متفاوتی دارد. در میان کودکان کمسن وسالتر، دروغگویی معنایی مشابه آنچه بزرگترها میشناسند، ندارد بلکه بیشتر جنبهی خیالبافی دارد. بنابراین، قصد آنان هرگز فریب دادن دیگران نیست.
اما عمدهترین دلیل دروغ گفتن از سوی کودکان در سنین بالاتر، فشار بزرگترها به آنان برای گفتن جزئیات دقیق یک ماجراست. این تحت فشار قراردادن، کودکان را وادار به گفتن دروغ میکند و از اینجا کودکان، دروغگویی را یاد میگیرند چرا که دروغ گفتن، آنان را از تنبیهشدن بازمیدارد و آنان، این نکته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگترها آموختهاند. پس کودک برای گریز از تنبیه شدن و مجازات، دروغ تحویل میدهد.
در حقیقت، ریشهی بیشتر دروغها بهدلیل احساس ناامنی و وحشت از مجازات و تنبیه است، بنابراین، چنانچه کودک بهخاطر راستگویی، دربارهی اتفاقی ناخوشایند یا ناشایست، از سوی مادر و پدر و یا بزرگترها تنبیه نشود، به دروغگفتن پناه نمیآورد.
هرچه کودک، بزرگتر میشود، از مسئولیت اخلاقی بیشتری برخوردار شده و چون دروغگویی، وجدانش را میآزارد، بنابراین از دروغگفتن، بیشتر پرهیز میکند.
وقتی کودکان دروغ می گویند والدین از خشم بر افروخته می شوند، به خصوص وقتی که دروغ آشکار است مثلا شنیدن پافشاری کودک در اینکه به رنگ دست نزده است یا شکلات نخورده است، وقتی که صورت و پیراهنش خلاف گفته اش را می رساند بسیار خشم آور است. دروغها بیان کننده حقایق مربوط به امیدها و دلهره ها هستند، دروغها آشکار کننده آن چیزی هستند که فرد می خواهد انجام دهد یا باشد. واکنش کامل و پخته نسبت به یک دروغ بیشتر بایستی درک مفهوم آن دروغ را منعکس سازد نه انکار مفهوم آن یا محکومیت فرد دروغ گو را.
ما از طریق اطلاعاتی که از دروغها کسب می کنیم می توانیم به کودک کمک کنیم تا واقعیتها را از افکار پوج و خیالی تشخیص بدهد. وقتی پسر بچه ای به ما خبر می دهد که برای عید، فیل زنده ای را به عنوان هدیه سال نو دریافت کرده، اگر پاسخ دهیم (تو دلت می خواست این طور بود)، (تو دلت می خواهد یک فیل داشتی) مفیدتر خواهد بود تا اینکه دروغگویی او را ثابت کنیم و دست به انکار گفته او بزنیم.
چگونه تشخیص می دهید که فرزندتان دروغ می گوید؟
این سؤالی نیست که به راحتی بتوان جواب داد به خاطر اینکه بچه ها با یکدیگر فرق دارند. چندین راهنمایی وجود دارد:
1) به چهره آنان نگاه کنید وقتی آنان واقعیت را می گویند آرامش دارند در صورتیکه بسیاری از بچه هاوقتی دروغ می گویند عصبی و ناراحت هستند.
2) ساده بودن گفتار : دروغ تمرین شده و با آب و تاب گفته می شود.
3) منطقی بودن : دروغ به دروغ بیشتری برای پشتیبانی شدن نیاز دارد بنابراین با هم تناقض پیدا می کنند و بی مفهومند.
چه وقت باید نگران باشید؟
دروغ گفتن مدام نشان مشکلی اساسی می باشد. اگر کودک احساس کند آنها نمی توانند بر ناامیدی و شکست شان فائق آیند برای پوشش دادن این شرایط دروغ می گویند. ممکن است نیاز داشته باشند برای جلب توجه دیگران و داشتن احساس خوب در مورد خودشان داستان اغراق آمیز بیان کنند. شما به عنوان والدین آنها باید راست و دروغ آنها را تشخیص دهید و بدانید که چقدر آنها دروغ می گویند. اغلب دروغ گفتن دلیلی بر نگران بودن است.
با بررسی شرایط، چگونه دروغ گفتن را متوقف می کنید؟
1) مهمترین چیز آنست که هرگز فرزند خود را دروغگو ننامید به آنچه که به آنان نسبت بدهید عمل می کنند. بیشتر به جای اینکه از فرزندانتان درمورد متن داستان سؤال کنید از او بخواهید داستان خود را مجدد آغاز کند و وقتی داستان مقبول به نظر نمی رسید آنرا متوقف کنید. به فرزندتان فرصتی دهید تاشرایط خود را اصلاح نماید و قابل قبول نبودن دروغگویی را بررسی کند.
2) دروغگویی را نادیده نگیرید.
3) رفتاری صادقانه داشته باشید کودکان دروغ مصلحت آمیزی را که می گویید تقلید می کنند.
4) به خاطرداشته باشید داستانهای بلند را به حساب دروغگویی نگذارید. بچه ها زیر 6 سال خیالات و تصورات خود را بیان می کنند و به هیچ کسی آزاری نمی رسانند. در مورد داستانهای جالب با فرزندتان صحبت کنید آنها می توانند فرق واقعیت و تخیلات را تمییز دهند. وقتی کار اشتباهی می کنند و شما بدان آگاهید از فرزندتان سؤال نکنید چون او را در شرایطی قرار می دهید که دروغ بگوید.
5) وقتی به فرزندتان گفته اید که با گفتن واقعیت دچار مشکلی نخواهد شد نمی توانید آنها را تنبیه کنید.
6) با آرامش از فرزندتان سؤال کنید هر چه بیشتر آنها را تحریک کنید برای محافظت از خود بیشتر دروغ می گویند. به آنان اطمینان دهید که با آنان برخورد شدیدی نخواهد شد.
7) وقتی فرزندتان به سن جوانی رسید بیاموزید که دروغ به رابطه دوستی و سایر روابط آنها آسیب می رساند. مردم به آنها اعتماد نمی کنند (چوپان دروغگو ) بهترین داستان برای گفتن است.
8) مسئله ای که فرزندتان در مورد آن دروغ می گوید می تواند سر نخی برای شناسایی نوع احساس آنان باشد.
9) در مورد دروغهایی که می گویند تنبیه جداگانه ای داشته باشید و عاقبت دروغگویی و رفتار بد را پیشاپیش برایشان روشن کنید.
10)به یاد داشته باشید دروغ را از فرزندانتان جدا در نظر بگیرید آنان فقط به خاطر رفتارشان تنبیه می شوند.
11) صداقت داشتن را تحسین کنید.
12) وظیفه شماست که به فرزندتان کمک کنید تا دروغگویی را رفته رفته کنار بگذارند.
13)محیطی ایجاد کنید تا فرزندتان تمام احساساتش را به راحتی بگوید و بیاد داشته باشید آنها را تحسین کنید و اعتماد به نفس آنان را بالا ببرید.
آیا دروغ گفتن، یک شکل کلی است یا از نظر روانشناسی میتوان انواعی برای آن درنظر گرفت؟
یک شکل کلی برای آن نمیتوان درنظر گرفت بلکه باید گفت آنچه که ما به آن، دروغگویی کودکان اطلاق میکنیم، بسته به سن، موقعیت و شرایطی که او در آن قراردارد، متغیر است. بنابراین، نمیتوان هرنوع گفتهی خلاف واقع از سوی کودک را بهعنوان دروغگویی به معنایی که بزرگترها از آن استنباط میکنند، قلمداد کرد.
انواع مهم دروغگویی در کودکان را به صورت زیر میتوان دستهبندی کرد:
۱_دروغ برای جلب توجه
زمانی که کودک، توجه مثبت دیگر افراد مانند همسنوسالان و بهخصوص مادر و پدر خود را دریافت نمیکند، با دروغگویی و بزرگ جلوهدادن خود، سعی در جلب این توجه خواهد کرد. فراموش نکنید که برای کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگترها حتی از نوع منفی آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهی است.
۲_دروغهای خیالبافانه
این نوع دروغگویی، مخصوص کودکان کمسنوسالتر و خیالپرداز است. این نوع خیالبافیها و غیرواقعی بودن آنها را هرگز نباید به روی آنان آورد و بهعبارتی، بهجای هرگونه توجه و تمرکز، باید از کنار آنان گذشت.
۳_دروغبازی
این نوع دروغ، شبیه نوع قبلی یعنی دروغهای خیالبافانه است که با آن، کودکان سعی دارند دیگران حوادث تخیلی یا بازیهای آنان را باور کنند.
۴_دروغ مبهم
کودک وقتی ناتوان از ابراز احساسها و فکرهای خویش است، با سرهمبندی و بههم چسباندن جملههایی، سعی در بیان آن احساسها دارد اما بزرگترها تصور میکنند که او در حال دروغگویی است.
۵_دروغ انتقامجویانه
این نوع دروغ، از نفرت و خشم کودک ناشی میشود.
۶_دروغ محدود و ساختگی
این نوع دروغ، بیشتر وقتها از ترس تنبیه، تهدید و توهین مادر و پدر و یا مربیان و بزرگترها صورتمیگیرد.
7ـ دروغ خودخواهانه
این دروغ، حساب شده است و جهت فریب دادن دیگران صورت میگیرد و بهطور معمول برای بهدست آوردن یکچیز یا وضعیت مطلوب از سوی کودک، ابراز میشود.
۸_دروغ مصلحتی
کودکان، این نوع دروغگویی را به حساب خودشان برای مراقبت از دوستی که در یک وضعیت مشکل قرار دارد و تحت فشار است، بیان میکنند.
۹_دروغِ عادتی یا عادتشده
این نوع دروغها به دلیل نتیجه گرفتنهای قبلی از دروغهایی است که پیش از این، ابراز شده و بهعنوان یک الگوی رفتاری در دسترس اوست و برایش کارکرد داشته است.
بهترین روش برای پرهیز دادن کودکان از دروغگفتن، به غیر از شناسایی دلیلها و ریشههای این رفتار و تصحیح آنها، چه نوع عملکردی است؟
مادر و پدر باید از همان سنین اولیه با ظرافت و هوشیاری، متوجه این رفتار از سوی کودک خود باشند. اگر از همان دوران اولیه، کودک را به خاطر دروغگوییاش مورد طعن، مخالفت و یا استهزا و تنبیه قرار ندهید بلکه با آرامش، مهربانی و صبوری با او در اینباره صحبت کنید، او نیز بهتدریج از این نوع رفتار دست برمیدارد، ضمن آنکه باید برخورد مادر و پدر بهگونهای باشد که به کودک، احساس شرم و یا گناه تلقین نکنند بلکه زمینههای بروز رفتار را از میان بردارند.
مادر و پدر باهوش، باید کودک خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبیه بلکه با بیان مثالهای خندهدار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغگویی آگاه کنند. کودک با هدایت و رهبری صحیح از سوی پدر و مادر، خود را از دروغگویی بینیاز دیده، بنابراین، این عمل را بهعنوان یک الگوی رفتاری، بهکلی از دست خواهد داد چراکه راههای بهتری برای جلب توجه خویش و یا بیان و ابراز احساسها و عواطف خود پیدا میکند. به بیان دیگر، او کمکم میآموزد و در خود، آن را تثبیت میکند که نه از ترس تنبیه و قانون و یا مجازات بلکه بهدلیل کنترل از درون و وجدان فردیاش، از دروغ گفتن پرهیز کند.
**کودکان شما ممکن است به دلایلی مشکل رفتاری داشته باشند. اگر در کنترل این مشکلات موفق نبوده اید و مرتبا با کودکتان درگیر می شوید و یا از روابط خانوادگی رضایت ندارید، با متخصصین روانشناسی یا روانپزشکی کودک و نوجوان مشورت کنید.**